کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیم شب دیوانه‌ای خوش می‌گریست

    گفت این عالم بگویم من که چیست

    حقه‌ای سر برنهاده، ما درو

    می‌پزیم از جهل خود سودا درو

    چون سراین حقه برگیرد اجل

    هر که پر دارد بپرد تا ازل

    وانک او بی پر بود، در صد بلا

    در میان حقه ماند مبتلا

    مرغ همت را به معنی بال ده

    عقل را دل بخش و جان را حال ده

    پیش از آن کز حقه برگیرند سر

    مرغ ره گرد و برآور بال و پر

    یا نه، بال و پر بسوز و خویش هم

    تا تو باشی از همه در پیش هم

    دیگری گفتش که انصاف و وفا

    چون بود در حضرت آن پادشا

    حق تعالی داد انصافم بسی

    بی‌وفایی هم نکردم با کسی

    در کسی چون جمع آمد این صفت

    رتبت او چون بود در معرفت

    گفت انصافست سلطان نجات

    هر که منصف شد برست از ترهات

    از تو گر انصاف آید در وجود

    به ز عمری در رکوع و در سجود

    خود فتوت نیست در هر دو جهان

    برتر از انصاف دادن در نهان

    وانک او انصاف بدهد آشکار

    از ریا کم خالی افتد، یاد دار

    نستدند انصاف، مردان از کسی

    لیک خود می‌داده‌اند الحق بسی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha