عطار نیشابوری
عذر آوردن مرغان
سخن دیوانهای دربارهٔ عالم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیم شب دیوانه ای خوش می گریست گفت این عالم بگویم من که چیست حقه ای سر برنهاده، ما درو می پزیم از جهل خود سودا درو چون سراین حقه برگیرد اجل هر که پر دارد بپرد تا ازل وانک او بی پر بود، در صد بلا در میان حقه ماند مبتلا مرغ همت را به معنی بال ده عقل را دل بخش و جان را حال ده پیش از آن کز حقه برگیرند سر مرغ ره گرد و برآور بال و پر یا نه، بال و پر بسوز و خویش هم تا تو باشی از همه در پیش هم دیگری گفتش که انصاف و وفا چون بود در حضرت آن پادشا حق تعالی داد انصافم بسی بی وفایی هم نکردم با کسی در کسی چون جمع آمد این صفت رتبت او چون بود در معرفت گفت انصافست سلطان نجات هر که منصف شد برست از ترهات از تو گر انصاف آید در وجود به ز عمری در رکوع و در سجود خود فتوت نیست در هر دو جهان برتر از انصاف دادن در نهان وانک او انصاف بدهد آشکار از ریا کم خالی افتد، یاد دار نستدند انصاف، مردان از کسی لیک خود می داده اند الحق بسی عطار نیشابوری