کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    قصهٔ اصحاب ضروان خوانده‌ای

    پس چرا در حیله‌جویی مانده‌ای

    حیله می‌کردند کزدم‌نیش چند

    که برند از روزی درویش چند

    شب همه شب می‌سگالیدند مکر

    روی در رو کرده چندین عمرو و بکر

    خفیه می‌گفتند سرها آن بدان

    تا نباید که خدا در یابد آن

    با گل انداینده اسگالید گل

    دست کاری می‌کند پنهان ز دل

    گفت الا یعلم هواک من خلق

    ان فی نجواک صدقا ام ملق

    گفت یغفل عن ظعین قد غدا

    من یعاین این مثواه غدا

    اینما قد هبطا او صعدا

    قد تولاه و احصی عددا

    گوش را اکنون ز غفلت پاک کن

    استماع هجر آن غمناک کن

    آن زکاتی دان که غمگین را دهی

    گوش را چون پیش دستانش نهی

    بشنوی غمهای رنجوران دل

    فاقهٔ جان شریف از آب و گل

    خانهٔ پر دود دارد پر فنی

    مر ورا بگشا ز اصغا روزنی

    گوش تو او را چو راه دم شود

    دود تلخ از خانهٔ او کم شود

    غمگساری کن تو با ما ای روی

    گر به سوی رب اعلی می‌روی

    این تردد حبس و زندانی بود

    که بنگذارد که جان سویی رود

    این بدین سو آن بدان سو می‌کشد

    هر یکی گویا منم راه رشد

    این تردد عقبهٔ راه حقست

    ای خنک آن را که پایش مطلقست

    بی‌تردد می‌رود در راه راست

    ره نمی‌دانی بجو گامش کجاست

    گام آهو را بگیر و رو معاف

    تا رسی از گام آهو تا بناف

    زین روش بر اوج انور می‌روی

    ای برادر گر بر آذر می‌روی

    نه ز دریا ترس نه از موج و کف

    چون شنیدی تو خطاب لا تخف

    لا تخف دان چونک خوفت داد حق

    نان فرستد چون فرستادت طبق

    خوف آن کس راست کو را خوف نیست

    غصهٔ آن کس را کش اینجا طوف نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha