کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن شغالی رفت اندر خم رنگ

    اندر آن خم کرد یک ساعت درنگ

    پس بر آمد پوستش رنگین شده

    که منم طاووس علیین شده

    پشم رنگین رونق خوش یافته

    آفتاب آن رنگها بر تافته

    دید خود را سبز و سرخ و فور و زرد

    خویشتن را بر شغالان عرضه کرد

    جمله گفتند ای شغالک حال چیست

    که ترا در سر نشاطی ملتویست

    از نشاط از ما کرانه کرده‌ای

    این تکبر از کجا آورده‌ای

    یک شغالی پیش او شد کای فلان

    شید کردی یا شدی از خوش‌دلان

    شید کردی تا به منبر بر جهی

    تا ز لاف این خلق را حسرت دهی

    بس بکوشیدی ندیدی گرمیی

    پس ز شید آورده‌ای بی‌شرمیی

    گرمی آن اولیا و انبیاست

    باز بی‌شرمی پناه هر دغاست

    که التفات خلق سوی خود کشند

    که خوشیم و از درون بس ناخوشند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha