کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اندر آمد در بخارا شادمان

    پیش معشوق خود و دارالامان

    همچو آن مستی که پرد بر اثیر

    مه کنارش گیرد و گوید که گیر

    هرکه دیدش در بخارا گفت خیز

    پیش از پیدا شدن منشین گریز

    که ترا می‌جوید آن شه خشمگین

    تا کشد از جان تو ده ساله کین

    الله الله درمیا در خون خویش

    تکیه کم کن بر دم و افسون خویش

    شحنهٔ صدر جهان بودی و راد

    معتمد بودی مهندس اوستاد

    غدو کردی وز جزا بگریختی

    رسته بودی باز چون آویختی

    از بلا بگریختی با صد حیل

    ابلهی آوردت اینجا یا اجل

    ای که عقلت بر عطارد دق کند

    عقل و عاقل را قضا احمق کند

    نحس خرگوشی که باشد شیرجو

    زیرکی و عقل و چالاکیت کو

    هست صد چندین فسونهای قضا

    گفت اذا جاء القضا ضاق الفضا

    صد ره و مخلص بود از چپ و راست

    از قضا بسته شود کو اژدهاست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha