کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از بتان و از خدا در خواستیم

    که بکن ما را اگر ناراستیم

    آنک حق و راستست از ما و او

    نصرتش ده نصرت او را بجو

    این دعا بسیار کردیم و صلات

    پیش لات و پیش عزی و منات

    که اگر حقست او پیداش کن

    ور نباشد حق زبون ماش کن

    چونک وا دیدیم او منصور بود

    ما همه ظلمت بدیم او نور بود

    این جواب ماست کانچ خواستید

    گشت پیدا که شما ناراستید

    باز این اندیشه را از فکر خویش

    کور می‌کردند و دفع از ذکر خویش

    کین تفکرمان هم از ادبار رست

    که صواب او شود در دل درست

    خود چه شد گر غالب آمد چند بار

    هر کسی را غالب آرد روزگار

    ما هم از ایام بخت‌آور شدیم

    بارها بر وی مظفر آمدیم

    باز گفتندی که گرچه او شکست

    چون شکست ما نبود آن زشت و پست

    زانک بخت نیک او را در شکست

    داد صد شادی پنهان زیردست

    کو باشکسته نمی‌مانست هیچ

    که نه غم بودش در آن نه پیچ پیچ

    چون نشان مؤمنان مغلوبیست

    لیک در اشکست مؤمن خوبیست

    گر تو مشک و عنبری را بشکنی

    عالمی از فوح ریحان پر کنی

    ور شکستی ناگهان سرگین خر

    خانه‌ها پر گند گردد تا به سر

    وقت واگشت حدیبیه بذل

    دولت انا فتحنا زد دهل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha