کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یک حکایت گوش کن ای نیک‌پی

    مسجدی بد بر کنار شهر ری

    هیچ کس در وی نخفتی شب ز بیم

    که نه فرزندش شدی آن شب یتیم

    بس که اندر وی غریب عور رفت

    صبحدم چون اختران در گور رفت

    خویشتن را نیک ازین آگاه کن

    صبح آمد خواب را کوتاه کن

    هر کسی گفتی که پریانند تند

    اندرو مهمان کشان با تیغ کند

    آن دگر گفتی که سحرست و طلسم

    کین رصد باشد عدو جان و خصم

    آن دگر گفتی که بر نه نقش فاش

    بر درش کای میهمان اینجا مباش

    شب مخسپ اینجا اگر جان بایدت

    ورنه مرگ اینجا کمین بگشایدت

    وان یکی گفتی که شب قفلی نهید

    غافلی کاید شما کم ره دهید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha