به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
روی داود از فرش تابان شده
کوهها اندر پیش نالان شده
کوه با داود گشته همرهی
هردو مطرب مست در عشق شهی
یا جبال اوبی امر آمده
هر دو همآواز و همپرده شده
گفت داودا تو هجرت دیدهای
بهر من از همدمان ببریدهای
ای غریب فرد بی مونس شده
آتش شوق از دلت شعله زده
مطربان خواهی و قوال و ندیم
کوهها را پیشت آرد آن قدیم
مطرب و قوال و سرنایی کند
که به پیشت بادپیمایی کند
تا بدانی ناله چون که را رواست
بی لب و دندان ولی را نالههاست
نغمهٔ اجزای آن صافیجسد
هر دمی در گوش حسش میرسد
همنشینان نشنوند او بشنود
ای خنک جان کو به غیبش بگرود
بنگرد در نفس خود صد گفت و گو
همنشین او نبرده هیچ بو
صد سؤال و صد جواب اندر دلت
میرسد از لامکان تا منزلت
بشنوی تو نشنود زان گوشها
گر به نزدیک تو آرد گوش را
گیرم ای کر خود تو آن را نشنوی
چون مثالش دیدهای چون نگروی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.