کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رو نهاد آن عاشق خونابه‌ریز

    دل‌طپان سوی بخارا گرم و تیز

    ریگ آمون پیش او همچون حریر

    آب جیحون پیش او چون آبگیر

    آن بیابان پیش او چون گلستان

    می‌فتاد از خنده او چون گل‌ستان

    در سمرقندست قند اما لبش

    از بخارا یافت و آن شد مذهبش

    ای بخارا عقل‌افزا بوده‌ای

    لیکن ازمن عقل و دین بربوده‌ای

    بدر می‌جویم از آنم چون هلال

    صدر می‌جویم درین صف نعال

    چون سواد آن بخارا را بدید

    در سواد غم بیاضی شد پدید

    ساعتی افتاد بیهوش و دراز

    عقل او پرید در بستان راز

    بر سر و رویش گلابی می‌زدند

    از گلاب عشق او غافل بدند

    او گلستانی نهانی دیده بود

    غارت عشقش ز خود ببریده بود

    تو فسرده درخور این دم نه‌ای

    با شکر مقرون نه‌ای گرچه نیی

    رخت عقلت با توست و عاقلی

    کز جنودا لم تروها غافلی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha