به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
بر ملولان این مکرر کردنست
نزد من عمر مکرر بردنست
شمع از برق مکرر بر شود
خاک از تاب مکرر زر شود
گر هزاران طالباند و یک ملول
از رسالت باز میماند رسول
این رسولان ضمیر رازگو
مستمع خواهند اسرافیلخو
نخوتی دارند و کبری چون شهان
چاکری خواهند از اهل جهان
تا ادبهاشان بجاگه ناوری
از رسالتشان چگونه بر خوری
کی رسانند آن امانت را بتو
تا نباشی پیششان راکع دوتو
هر ادبشان کی همیآید پسند
کامدند ایشان ز ایوان بلند
نه گدایانند کز هر خدمتی
از تو دارند ای مزور منتی
لیک با بیرغبتیها ای ضمیر
صدقهٔ سلطان بیفشان وا مگیر
اسپ خود را ای رسول آسمان
در ملولان منگر و اندر جهان
فرخ آن ترکی که استیزه نهد
اسپش اندر خندق آتش جهد
گرم گرداند فرس را آنچنان
که کند آهنگ اوج آسمان
چشم را از غیر و غیرت دوخته
همچو آتش خشک و تر را سوخته
گر پشیمانی برو عیبی کند
آتش اول در پشیمانی زند
خود پشیمانی نروید از عدم
چون ببیند گرمی صاحبقدم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.