کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن یکی مرد دومو آمد شتاب

    پیش یک آیینه دار مستطاب

    گفت از ریشم سپیدی کن جدا

    که عروس نو گزیدم ای فتی

    ریش او ببرید و کل پیشش نهاد

    گفت تو بگزین مرا کاری فتاد

    این سؤال وآن جوابست آن گزین

    که سر اینها ندارد درد دین

    آن یکی زد سیلیی مر زید را

    حمله کرد او هم برای کید را

    گفت سیلی‌زن سؤالت می‌کنم

    پس جوابم گوی وانگه می‌زنم

    بر قفای تو زدم آمد طراق

    یک سؤالی دارم اینجا در وفاق

    این طراق از دست من بودست یا

    از قفاگاه تو ای فخر کیا

    گفت از درد این فراغت نیستم

    که درین فکر و تفکر بیستم

    تو که بی‌دردی همی اندیش این

    نیست صاحب‌درد را این فکر هین

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha