به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قدسی مشهدی

قدسی مشهدیرباعی هاشمارهٔ ۳۹۰: عمر اندک پایی و کار بسیار به سر

620عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عمر اندک پایی و کار بسیار به سر
خوش آن که برد راه سبکسار به سر
چون باد ازین چمن به سرعت بگذر
چون نخل ممان پا به گل و بار به سر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۸۹: ای دوست چنین ز دوست‌داران مگذر 2شمارهٔ ۳۹۰: عمر اندک پایی و کار بسیار به سر 3شمارهٔ ۳۹۱: پیوسته روم راه چو پرگار به سر 4شمارهٔ ۳۹۲: از دولت وصل کس مبادا مهجور 5شمارهٔ ۳۹۳: بیچاره خرد به سعی باشد مجبور 6شمارهٔ ۳۹۴: از بس که بود چشم خزف بر گوهر 7شمارهٔ ۳۹۵: آنم که برون جهد ز کانم گوهر 8شمارهٔ ۳۹۶: آمیخته‌ام به خلق، چون شهد به شیر 9شمارهٔ ۳۹۷: سیری نپذیرد از هوس نفس دلیر 10شمارهٔ ۳۹۸: گوشی طلب از خدای خود پند پذیر 11شمارهٔ ۳۹۹: در گوشه مسکنت من زار حقیر 12شمارهٔ ۴۰۰: ای محض شکم آمده چون چرخ اثیر 13شمارهٔ ۴۰۱: ای فیض تو همچو صبحدم عالمگیر 14شمارهٔ ۴۰۲: قدسی همه جا چو نیست سودا درگیر 15شمارهٔ ۴۰۳: بر من چو در وصل تو کردند فراز 16شمارهٔ ۴۰۴: بر قرص جو خودم بود دست دراز 17شمارهٔ ۴۰۵: عشق است که چرخ را برآمد به فراز 18شمارهٔ ۴۰۶: نتوان ز قضا گریختن با تک و تاز 19شمارهٔ ۴۰۷: خوش نیست زبان رمز را قصه دراز 20شمارهٔ ۴۰۸: موجود بود گرچه سراپا عاجز 21شمارهٔ ۴۰۹: آن برد گرو که رفت ازین دار به عجز 22شمارهٔ ۴۱۰: قدسی، منم و دلی چو آتش همه سوز 23شمارهٔ ۴۱۱: قدسی ز تو در قید حجاب است هنوز 24شمارهٔ ۴۱۲: قدسی به دلت هوای کام است هنوز 25شمارهٔ ۴۱۳: بینم رخ غم، نقاب نگشاده هنوز 26شمارهٔ ۴۱۴: شب‌های دراز رفت و خوابی نه هنوز 27شمارهٔ ۴۱۵: ای مرغ چمن، عشق ندانی ز هوس 28شمارهٔ ۴۱۶: ای خواهش عشقت آرزوی همه کس 29شمارهٔ ۴۱۷: پوشیده چو شمع نیست، داند همه کس 30شمارهٔ ۴۱۸: از همسفران عشق، چون اهل هوس 31شمارهٔ ۴۱۹: از فیض دم شماست پیش همه کس 32شمارهٔ ۴۲۰: کو عقل که نفس را کند منع هوس 33شمارهٔ ۴۲۱: از یک جنسند گرچه نیک و بد ناس 34شمارهٔ ۴۲۲: احوال زمانه از ستم‌کیشان پرس 35شمارهٔ ۴۲۳: با عقل به اندازه روی مایل باش 36شمارهٔ ۴۲۴: بی لخت جگر چو لاله در راغ مباش 37شمارهٔ ۴۲۵: آن غنچه که کار با صبا افتادش 38شمارهٔ ۴۲۶: هرکس که به گلشن وجود آرندش 39شمارهٔ ۴۲۷: دل عقده چرخ تا گشود، افکندش 40شمارهٔ ۴۲۸: آن کس که به معصیت فرو رفته سرش 41شمارهٔ ۴۲۹: گردون که ندانی سبب خیر و شرش 42شمارهٔ ۴۳۰: این یا رب گرمی که تو داری پاسش 43شمارهٔ ۴۳۱: این خانه که سقف باشد از افلاکش 44شمارهٔ ۴۳۲: خورشید که از پی بروند افلاکش 45شمارهٔ ۴۳۳: در سینه تنگ من وطن ساخت غمش 46شمارهٔ ۴۳۴: آن را که بود رگی ز غیرت به تنش 47شمارهٔ ۴۳۵: ای فیض ازل با نفست دوشادوش 48شمارهٔ ۴۳۶: دارد به من اتحاد، یار از من بیش 49شمارهٔ ۴۳۷: با آن که زدی بر جگرم صد جا نیش 50شمارهٔ ۴۳۸: صبحم، نیم از شکفته طبعی درویش 51شمارهٔ ۴۳۹: از فیض جنون، عقل برد کار ز پیش 52شمارهٔ ۴۴۰: گردون که ز هم نمی‌فتد اجزایش 53شمارهٔ ۴۴۱: عشق ارچه بود ز بود، نابودش بیش 54شمارهٔ ۴۴۲: هست از بن هر موی، مرا بر تن خویش 55شمارهٔ ۴۴۳: دارم به دو دست خویش دایم تن خویش 56شمارهٔ ۴۴۴: خون شد دلم از شنیدن نام وداع 57شمارهٔ ۴۴۵: پیدا بود از اشک فروهشته شمع 58شمارهٔ ۴۴۶: بی گریه، بود دیده چو بی باده ایاغ 59شمارهٔ ۴۴۷: زنهار دم سرد مده سر به چراغ 60شمارهٔ ۴۴۸: از ماه، چه نور چشم داری در میغ 61شمارهٔ ۴۴۹: ای عمر گرامی به ریا کرده تلف 62شمارهٔ ۴۵۰: ای باطن تو چو ظاهر آینه صاف 63شمارهٔ ۴۵۱: خوش نیست حقیقت و مجاز از هم پاک 64شمارهٔ ۴۵۲: بس تجربه کردیم درین عالم خاک 65شمارهٔ ۴۵۳: آن را که رسد کدورتی از افلاک 66شمارهٔ ۴۵۴: تا این کهن آسیا نکرده‌ست درنگ 67شمارهٔ ۴۵۵: آید دل صاف‌طینتان زود به چنگ 68شمارهٔ ۴۵۶: بی روی تو زد غبار در چشمم چنگ 69شمارهٔ ۴۵۷: زد قافله‌سالار، پی کوچ، دهل 70شمارهٔ ۴۵۸: چنندان که زند طعنه طعنش بر دل 71شمارهٔ ۴۵۹: هنگامه اهل وجد می‌باید و حال 72شمارهٔ ۴۶۰: از گل نگرفته‌ام سراغ از ته دل 73شمارهٔ ۴۶۱: پرهیز کن از راهنمایان فضول 74شمارهٔ ۴۶۲: آن کس که کند معرفت حق تحصیل 75شمارهٔ ۴۶۳: از بس که فسرد از نفس سرد، تنم 76شمارهٔ ۴۶۴: از مهره گردون نکشید آن که ستم 77شمارهٔ ۴۶۵: هر کثرت و وحدت که دهد دست به هم 78شمارهٔ ۴۶۶: فارغ شده‌ام ز ننگ و آسوده ز نام 79شمارهٔ ۴۶۷: مگذار کُمیت فهم را سست لجام 80شمارهٔ ۴۶۸: از مژده خویش پیشتر نه دو سه گام 81شمارهٔ ۴۶۹: از گریه نکرد ضعف در دیده مقام 82شمارهٔ ۴۷۰: چندی ز خرد، پختگی اندوخته‌ام 83شمارهٔ ۴۷۱: هر دم نتوان کرد به جامی مستم 84شمارهٔ ۴۷۲: چون صید اگر به دام صیاد افتم 85شمارهٔ ۴۷۳: زان روز که از مادر گیتی زادم 86شمارهٔ ۴۷۴: آن شوخ که دل به جلوه او دادم 87شمارهٔ ۴۷۵: هر سو که مهیای سفر می‌گردم 88شمارهٔ ۴۷۶: یک چند به فسق و معصیت یار شدم 89شمارهٔ ۴۷۷: در عشق، به جز زیان ندارد سودم 90شمارهٔ ۴۷۸: نی شکر ز جان، نه شکوه از تن دارم 91شمارهٔ ۴۷۹: با عشق، ز دل نهفته رازی دارم 92شمارهٔ ۴۸۰: از مرغ چمن، به گل سزاوارترم 93شمارهٔ ۴۸۱: با آن که گذشت در نقاب از نظرم 94شمارهٔ ۴۸۲: در وصل تو دیده بر زمین می‌دوزم 95شمارهٔ ۴۸۳: از خاک درت گر چو صبا برخیزم 96شمارهٔ ۴۸۴: شب‌ها که ز هجر، آب گردد نفسم 97شمارهٔ ۴۸۵: گردون زند از کین تو هر صبحی دم 98شمارهٔ ۴۸۶: در عشق به آن بهانه جو نزدیکم 99شمارهٔ ۴۸۷: چون آینه، گر به ساده‌لوحی مثلم 100شمارهٔ ۴۸۸: خود کرد به لطف اگرچه اول رامم 101شمارهٔ ۴۸۹: هرچند نواسنج قدیم چمنم 102شمارهٔ ۴۹۰: گفتی که لب آلوده به می چند کنم 103شمارهٔ ۴۹۱: از خوف، گهی خاطر خود ریش کنم 104شمارهٔ ۴۹۲: از حق، طلب دل حق‌اندیش کنم 105شمارهٔ ۴۹۳: خواهم ز گذشته‌ها روایت نکنم 106شمارهٔ ۴۹۴: قدسی هوس کام‌پرستی نکنم 107شمارهٔ ۴۹۵: هر روز، سرشک چشم طوفان‌زایم 108شمارهٔ ۴۹۶: قدسی من و بخت اگرچه توام بودیم 109شمارهٔ ۴۹۷: دل پیش تو ای دلبر کاشی داریم 110شمارهٔ ۴۹۸: تا یار شدی به رغم من با دشمن 111شمارهٔ ۴۹۹: الفاظ لباس است و معانی چو بدن 112شمارهٔ ۵۰۰: تا راز دلت ز دل نیاید به زبان 113شمارهٔ ۵۰۱: در باب وجودت ای خداوند جهان 114شمارهٔ ۵۰۲: تا هست به جا دایره کون و مکان 115شمارهٔ ۵۰۳: بی راهبری که سوزدش بهر تو جان 116شمارهٔ ۵۰۴: هرچند که رحمت است کار رحمان 117شمارهٔ ۵۰۵: جایی که بود پای محبت به میان 118شمارهٔ ۵۰۶: بی‌واسطه در مجلس ابنای زمان 119شمارهٔ ۵۰۷: زنهار مرو به گله خاموشان 120شمارهٔ ۵۰۸: شاهنشهی است خدمت درویشان 121شمارهٔ ۵۰۹: عقل آمد و دل در اضطراب است همان 122شمارهٔ ۵۱۰: ای باخبر از حقیقت کون و مکان 123شمارهٔ ۵۱۱: آن صفحه که بایدش سراپا شستن 124شمارهٔ ۵۱۲: تا کی دنبال نفس سرکش رفتن 125شمارهٔ ۵۱۳: ای نفس، بس است این همه عصیان‌کردن 126شمارهٔ ۵۱۴: تا کی سخن معرفت انشا کردن 127شمارهٔ ۵۱۵: آزرده چو خاطرت ز با ما بودن 128شمارهٔ ۵۱۶: در عشق تو دل به شرم خواهد بودن 129شمارهٔ ۵۱۷: از نامه رسی پیش، چه خواهد بودن 130شمارهٔ ۵۱۸: دلگیر مشو ز شهر یا ده بودن 131شمارهٔ ۵۱۹: چون غنچه خراب گردم از خندیدن 132شمارهٔ ۵۲۰: از کس نبود کدورتم در باطن 133شمارهٔ ۵۲۱: ای نفس، به بندگی سری پیدا کن 134شمارهٔ ۵۲۲: از عشق حقیقی، اثری پیدا کن 135شمارهٔ ۵۲۳: چون باد بگرد و گلشنی پیدا کن 136شمارهٔ ۵۲۴: از خلق جهان، کناره‌ای ساز وطن 137شمارهٔ ۵۲۵: شد شهره شهر باده‌پیمایی من 138شمارهٔ ۵۲۶: گر عارض دلبرم بود گندم‌گون 139شمارهٔ ۵۲۷: از دل نرود آه غم‌آلود برون 140شمارهٔ ۵۲۸: هرچند جهد برق حوادث ز کمین 141شمارهٔ ۵۲۹: باشد ز تو دوست‌تر به تو چرخ برین 142شمارهٔ ۵۳۰: زلفی شده قید من، نه زنجیرست این 143شمارهٔ ۵۳۱: هر فعل که از تو در شمارست، ببین 144شمارهٔ ۵۳۲: عمری ز پی دوست نمودم تک و دو 145شمارهٔ ۵۳۳: اوراد من است داستان غم تو 146شمارهٔ ۵۳۴: زاهد، تا چند زرق و خودکامی تو 147شمارهٔ ۵۳۵: در بزم شهود، ذکر می‌گویی تو 148شمارهٔ ۵۳۶: گر دلشده‌ای، جان غم‌اندوزت کو 149شمارهٔ ۵۳۷: در بزم جهان، شمع شب‌افروزی کو 150شمارهٔ ۵۳۸: ای عمر به رفتن چه شتاب است بگو 151شمارهٔ ۵۳۹: ای بی‌جگر، آواز کمانم مشنو 152شمارهٔ ۵۴۰: بر ماه کنم گر ز سر شوق، نگاه 153شمارهٔ ۵۴۱: قدسی تا کی آه کشم از دل، آه 154شمارهٔ ۵۴۲: بی‌برگان را به صد هنر، بی زر و جا ...155شمارهٔ ۵۴۳: مشتاق جمال را چه بیگاه و چه گاه 156شمارهٔ ۵۴۴: کرد از ره راست چون رسولت آگاه 157شمارهٔ ۵۴۵: جز گفت و شنود زینت هوش مخواه 158شمارهٔ ۵۴۶: در دهر ز هر انجمنی خلوت به 159شمارهٔ ۵۴۷: دل از سر کوی یار برخاسته به 160شمارهٔ ۵۴۸: هر ذره غمت ز عالمی شادی به 161شمارهٔ ۵۴۹: با مردم روزگار، کم‌جوشی به 162شمارهٔ ۵۵۰: آن کز پی عارفان دین برگشته 163شمارهٔ ۵۵۱: چون مهرش اگر بود سپر در پنجه 164شمارهٔ ۵۵۲: آوازه من به هند و روم افتاده 165شمارهٔ ۵۵۳: بر روی تو چرخ دست رد ننهاده 166شمارهٔ ۵۵۴: حیرت، تپش از جام خرابم برده 167شمارهٔ ۵۵۵: هستی چمن جان و چمن در پرده 168شمارهٔ ۵۵۶: عشقت که به شعله راه پروانه زده 169شمارهٔ ۵۵۷: عشقت ره دیوانه و فرزانه زده 170شمارهٔ ۵۵۸: کی دل شود از هوای خود شرمنده 171شمارهٔ ۵۵۹: فریاد ز دست صبر نافرموده 172شمارهٔ ۵۶۰: ای همچو خرد در همه فن سنجیده 173شمارهٔ ۵۶۱: در غربتم استخوان چو نی نالیده 174شمارهٔ ۵۶۲: در عشق، چه دل‌هاست کباب از شعله 175شمارهٔ ۵۶۳: هرگز نشدم جرعه‌کش از جام گله 176شمارهٔ ۵۶۴: از خلق جهان، چه نیک و بد، یک قلمه 177شمارهٔ ۵۶۵: ای ذکر تو مقصود ز گفتار همه 178شمارهٔ ۵۶۶: شادم به دل خراب در ویرانه 179شمارهٔ ۵۶۷: دیوانه رهد ز رنج در ویرانه 180شمارهٔ ۵۶۸: از گردش و سیر فلک حادثه‌زای 181شمارهٔ ۵۶۹: ای تازه نهال سایه‌پرور بازآی 182شمارهٔ ۵۷۰: ای مرکز نه سپهر اعظم بازآی 183شمارهٔ ۵۷۱: همت طلبی، به تربت مجنون آی 184شمارهٔ ۵۷۲: ای جان و جهان، جهان و جان همه‌ای 185شمارهٔ ۵۷۳: ای عشق، حیات جاودان همه‌ای 186شمارهٔ ۵۷۴: ای دوست چرا در دل دیوانه نه ای 187شمارهٔ ۵۷۵: عشق آن تو شد، تواش کجا می‌طلبی 188شمارهٔ ۵۷۶: هرگز نشدم کام‌ور از مطلوبی 189شمارهٔ ۵۷۷: ای آن که کمر به جستن حق بستی 190شمارهٔ ۵۷۸: بگذار حدیث جزو و کل در مستی 191شمارهٔ ۵۷۹: ای عشق جدا ز وصل یارم کشتی 192شمارهٔ ۵۸۰: رنجورم و خسته‌دل، طبیبان مددی 193شمارهٔ ۵۸۱: از دوری خود، بی پر و بالم کردی 194شمارهٔ ۵۸۲: خشنود به مژده وصالم کردی 195شمارهٔ ۵۸۳: ناصح به نصیحت چه پی ما گردی 196شمارهٔ ۵۸۴: خواهی که معزز و مکرم گردی 197شمارهٔ ۵۸۵: بد نیز مباش اگر نه خود به گردی 198شمارهٔ ۵۸۶: چون باصره در عشق مجازی ماندی 199شمارهٔ ۵۸۷: گر زان که خرد بیخودی افزا بودی 200شمارهٔ ۵۸۸: گر دونان را دست عطا می‌بودی 201شمارهٔ ۵۸۹: ای دل، ستم و جفای مردم دیدی 202شمارهٔ ۵۹۰: با آن که خبر ز حال زارم داری 203شمارهٔ ۵۹۱: ای غم نتوان گرفت هر دم یاری 204شمارهٔ ۵۹۲: گر شعر نگویم نه ز شعرم عاری 205شمارهٔ ۵۹۳: از عالم اگر عمل نیاید باری 206شمارهٔ ۵۹۴: از عشق بگو مقاله‌ای گر داری 207شمارهٔ ۵۹۵: در دست، ز صلح کل پشیزی داری 208شمارهٔ ۵۹۶: ای عشق، چه بر سرم ز افسون آری 209شمارهٔ ۵۹۷: این ره که تو سر کرده‌ای از مغروری 210شمارهٔ ۵۹۸: پُر پیش فتاده‌ای، قفایی نخوری 211شمارهٔ ۵۹۹: خواهم که به دل، چو عشق، مسکن گیری 212شمارهٔ ۶۰۰: هرچند نباشد خبرت از رازی 213شمارهٔ ۶۰۱: ای عشق، تو ما را به جهان می‌ارزی 214شمارهٔ ۶۰۲: شمعی تو، ولی ز انجمن پرهیزی 215شمارهٔ ۶۰۳: تجرید گزین تا به نوایی برسی 216شمارهٔ ۶۰۴: بر آسایش، مدار ننهاد کسی 217شمارهٔ ۶۰۵: خرسند بود چند به نام از تو کسی 218شمارهٔ ۶۰۶: نی عزت و اعتبار ماند به کسی 219شمارهٔ ۶۰۷: در وحدت ذات، گفته گوهرپاشی 220شمارهٔ ۶۰۸: گر از یاری، مدام از خود باشی 221شمارهٔ ۶۰۹: ای جان چه شود که مونس تن باشی 222شمارهٔ ۶۱۰: در پرده به هر دل آشنا می‌باشی 223شمارهٔ ۶۱۱: بی شعله، چو باده خود به خود می‌جو ...224شمارهٔ ۶۱۲: یابی چو ز اهل فضل، شخصی عاصی 225شمارهٔ ۶۱۳: محروم ز وصل یار بودن تا کی 226شمارهٔ ۶۱۴: در ملک وجود، خوار بودن تا کی 227شمارهٔ ۶۱۵: روزن متعددست و مهتاب یکی 228شمارهٔ ۶۱۶: از مردم حال، اهل حال است یکی 229شمارهٔ ۶۱۷: بی‌فیضان را چه باک از بی‌برگی 230شمارهٔ ۶۱۸: عاشق نشود هلاک از بی‌برگی 231شمارهٔ ۶۱۹: گر بتوانی، به نفس خود کن جدلی 232شمارهٔ ۶۲۰: آن رند که در مثل ندارد بدلی 233شمارهٔ ۶۲۱: از عشق که نیست در جهانش بدلی 234شمارهٔ ۶۲۲: آن کز ازلش آمده فطرت عالی 235شمارهٔ ۶۲۳: بی فیض ازل رتبه نگردد عالی 236شمارهٔ ۶۲۴: بی ساغر عیش، مردم از بی‌حالی 237شمارهٔ ۶۲۵: آنها که خرید عشقشان از خامی 238شمارهٔ ۶۲۶: زین هستی موهوم، جدا باش دمی 239شمارهٔ ۶۲۷: سوز جگرم نمی‌برد درمانی 240شمارهٔ ۶۲۸: حیرت‌زده را چه غم ز سرگردانی 241شمارهٔ ۶۲۹: در شعر شوی گر انوری را ثانی 242شمارهٔ ۶۳۰: خوش در پی عقل و هوش افراختنی 243شمارهٔ ۶۳۱: رمزی‌ست حدیث عشق، دریافتنی 244شمارهٔ ۶۳۲: شد نغمه، وبال از فغانم بر نی 245شمارهٔ ۶۳۳: در بام شریعتی، دگر پر نزنی 246شمارهٔ ۶۳۴: ای دل، می تجرید تمنا نکنی 247شمارهٔ ۶۳۵: با فقر و فنا، چون فقرا سر چه کنی 248شمارهٔ ۶۳۶: ای پنجه‌قوی شکار لاغر چه کنی 249شمارهٔ ۶۳۷: تقریر ز حالی که نداری چه کنی 250شمارهٔ ۶۳۸: هر نیک و بدی که می‌کنی، می‌بینی 251شمارهٔ ۶۳۹: هر نقش که بر سپهر اعلا بینی 252شمارهٔ ۶۴۰: زنهار به فکر خواهش از جا نروی 253شمارهٔ ۶۴۱: گاهی نخود سبزی هر دیگ شوی 254شمارهٔ ۶۴۲: گر سوخته آتش بی دود شوی 255شمارهٔ ۶۴۳: تا کی مشغول عالم خاک شوی 256شمارهٔ ۶۴۴: گیرم ز مقربان درگاه شوی 257شمارهٔ ۶۴۵: با حرص و هوا، کی بود روزبهی 258شمارهٔ ۶۴۶: هرچند که دارد آسمان مهر و مهی 259شمارهٔ ۶۴۷: از کس نبود هراس در تنهایی 260شمارهٔ ۶۴۸: ای قد تو سرو چمن دلجویی 261شمارهٔ ۶۴۹: با رستم گُرد اگر هماورد تویی 262شمارهٔ ۶۵۰: در خانقه کون و مکان پیر تویی 263شمارهٔ ۶۵۱: ای پیرو کاملان عرفان که تویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ