به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قدسی مشهدی

قدسی مشهدیرباعی هاشمارهٔ ۳۹۱: پیوسته روم راه چو پرگار به سر

640عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

پیوسته روم راه چو پرگار به سر
بی پا نشوم ز شغل بسیار به سر
آن را که ز کاهلی سرشته‌ست گلش
دیوار به سر فتد، به از کار به سر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۹۰: عمر اندک پایی و کار بسیار به سر 2شمارهٔ ۳۹۱: پیوسته روم راه چو پرگار به سر 3شمارهٔ ۳۹۲: از دولت وصل کس مبادا مهجور 4شمارهٔ ۳۹۳: بیچاره خرد به سعی باشد مجبور 5شمارهٔ ۳۹۴: از بس که بود چشم خزف بر گوهر 6شمارهٔ ۳۹۵: آنم که برون جهد ز کانم گوهر 7شمارهٔ ۳۹۶: آمیخته‌ام به خلق، چون شهد به شیر 8شمارهٔ ۳۹۷: سیری نپذیرد از هوس نفس دلیر 9شمارهٔ ۳۹۸: گوشی طلب از خدای خود پند پذیر 10شمارهٔ ۳۹۹: در گوشه مسکنت من زار حقیر 11شمارهٔ ۴۰۰: ای محض شکم آمده چون چرخ اثیر 12شمارهٔ ۴۰۱: ای فیض تو همچو صبحدم عالمگیر 13شمارهٔ ۴۰۲: قدسی همه جا چو نیست سودا درگیر 14شمارهٔ ۴۰۳: بر من چو در وصل تو کردند فراز 15شمارهٔ ۴۰۴: بر قرص جو خودم بود دست دراز 16شمارهٔ ۴۰۵: عشق است که چرخ را برآمد به فراز 17شمارهٔ ۴۰۶: نتوان ز قضا گریختن با تک و تاز 18شمارهٔ ۴۰۷: خوش نیست زبان رمز را قصه دراز 19شمارهٔ ۴۰۸: موجود بود گرچه سراپا عاجز 20شمارهٔ ۴۰۹: آن برد گرو که رفت ازین دار به عجز 21شمارهٔ ۴۱۰: قدسی، منم و دلی چو آتش همه سوز 22شمارهٔ ۴۱۱: قدسی ز تو در قید حجاب است هنوز 23شمارهٔ ۴۱۲: قدسی به دلت هوای کام است هنوز 24شمارهٔ ۴۱۳: بینم رخ غم، نقاب نگشاده هنوز 25شمارهٔ ۴۱۴: شب‌های دراز رفت و خوابی نه هنوز 26شمارهٔ ۴۱۵: ای مرغ چمن، عشق ندانی ز هوس 27شمارهٔ ۴۱۶: ای خواهش عشقت آرزوی همه کس 28شمارهٔ ۴۱۷: پوشیده چو شمع نیست، داند همه کس 29شمارهٔ ۴۱۸: از همسفران عشق، چون اهل هوس 30شمارهٔ ۴۱۹: از فیض دم شماست پیش همه کس 31شمارهٔ ۴۲۰: کو عقل که نفس را کند منع هوس 32شمارهٔ ۴۲۱: از یک جنسند گرچه نیک و بد ناس 33شمارهٔ ۴۲۲: احوال زمانه از ستم‌کیشان پرس 34شمارهٔ ۴۲۳: با عقل به اندازه روی مایل باش 35شمارهٔ ۴۲۴: بی لخت جگر چو لاله در راغ مباش 36شمارهٔ ۴۲۵: آن غنچه که کار با صبا افتادش 37شمارهٔ ۴۲۶: هرکس که به گلشن وجود آرندش 38شمارهٔ ۴۲۷: دل عقده چرخ تا گشود، افکندش 39شمارهٔ ۴۲۸: آن کس که به معصیت فرو رفته سرش 40شمارهٔ ۴۲۹: گردون که ندانی سبب خیر و شرش 41شمارهٔ ۴۳۰: این یا رب گرمی که تو داری پاسش 42شمارهٔ ۴۳۱: این خانه که سقف باشد از افلاکش 43شمارهٔ ۴۳۲: خورشید که از پی بروند افلاکش 44شمارهٔ ۴۳۳: در سینه تنگ من وطن ساخت غمش 45شمارهٔ ۴۳۴: آن را که بود رگی ز غیرت به تنش 46شمارهٔ ۴۳۵: ای فیض ازل با نفست دوشادوش 47شمارهٔ ۴۳۶: دارد به من اتحاد، یار از من بیش 48شمارهٔ ۴۳۷: با آن که زدی بر جگرم صد جا نیش 49شمارهٔ ۴۳۸: صبحم، نیم از شکفته طبعی درویش 50شمارهٔ ۴۳۹: از فیض جنون، عقل برد کار ز پیش 51شمارهٔ ۴۴۰: گردون که ز هم نمی‌فتد اجزایش 52شمارهٔ ۴۴۱: عشق ارچه بود ز بود، نابودش بیش 53شمارهٔ ۴۴۲: هست از بن هر موی، مرا بر تن خویش 54شمارهٔ ۴۴۳: دارم به دو دست خویش دایم تن خویش 55شمارهٔ ۴۴۴: خون شد دلم از شنیدن نام وداع 56شمارهٔ ۴۴۵: پیدا بود از اشک فروهشته شمع 57شمارهٔ ۴۴۶: بی گریه، بود دیده چو بی باده ایاغ 58شمارهٔ ۴۴۷: زنهار دم سرد مده سر به چراغ 59شمارهٔ ۴۴۸: از ماه، چه نور چشم داری در میغ 60شمارهٔ ۴۴۹: ای عمر گرامی به ریا کرده تلف 61شمارهٔ ۴۵۰: ای باطن تو چو ظاهر آینه صاف 62شمارهٔ ۴۵۱: خوش نیست حقیقت و مجاز از هم پاک 63شمارهٔ ۴۵۲: بس تجربه کردیم درین عالم خاک 64شمارهٔ ۴۵۳: آن را که رسد کدورتی از افلاک 65شمارهٔ ۴۵۴: تا این کهن آسیا نکرده‌ست درنگ 66شمارهٔ ۴۵۵: آید دل صاف‌طینتان زود به چنگ 67شمارهٔ ۴۵۶: بی روی تو زد غبار در چشمم چنگ 68شمارهٔ ۴۵۷: زد قافله‌سالار، پی کوچ، دهل 69شمارهٔ ۴۵۸: چنندان که زند طعنه طعنش بر دل 70شمارهٔ ۴۵۹: هنگامه اهل وجد می‌باید و حال 71شمارهٔ ۴۶۰: از گل نگرفته‌ام سراغ از ته دل 72شمارهٔ ۴۶۱: پرهیز کن از راهنمایان فضول 73شمارهٔ ۴۶۲: آن کس که کند معرفت حق تحصیل 74شمارهٔ ۴۶۳: از بس که فسرد از نفس سرد، تنم 75شمارهٔ ۴۶۴: از مهره گردون نکشید آن که ستم 76شمارهٔ ۴۶۵: هر کثرت و وحدت که دهد دست به هم 77شمارهٔ ۴۶۶: فارغ شده‌ام ز ننگ و آسوده ز نام 78شمارهٔ ۴۶۷: مگذار کُمیت فهم را سست لجام 79شمارهٔ ۴۶۸: از مژده خویش پیشتر نه دو سه گام 80شمارهٔ ۴۶۹: از گریه نکرد ضعف در دیده مقام 81شمارهٔ ۴۷۰: چندی ز خرد، پختگی اندوخته‌ام 82شمارهٔ ۴۷۱: هر دم نتوان کرد به جامی مستم 83شمارهٔ ۴۷۲: چون صید اگر به دام صیاد افتم 84شمارهٔ ۴۷۳: زان روز که از مادر گیتی زادم 85شمارهٔ ۴۷۴: آن شوخ که دل به جلوه او دادم 86شمارهٔ ۴۷۵: هر سو که مهیای سفر می‌گردم 87شمارهٔ ۴۷۶: یک چند به فسق و معصیت یار شدم 88شمارهٔ ۴۷۷: در عشق، به جز زیان ندارد سودم 89شمارهٔ ۴۷۸: نی شکر ز جان، نه شکوه از تن دارم 90شمارهٔ ۴۷۹: با عشق، ز دل نهفته رازی دارم 91شمارهٔ ۴۸۰: از مرغ چمن، به گل سزاوارترم 92شمارهٔ ۴۸۱: با آن که گذشت در نقاب از نظرم 93شمارهٔ ۴۸۲: در وصل تو دیده بر زمین می‌دوزم 94شمارهٔ ۴۸۳: از خاک درت گر چو صبا برخیزم 95شمارهٔ ۴۸۴: شب‌ها که ز هجر، آب گردد نفسم 96شمارهٔ ۴۸۵: گردون زند از کین تو هر صبحی دم 97شمارهٔ ۴۸۶: در عشق به آن بهانه جو نزدیکم 98شمارهٔ ۴۸۷: چون آینه، گر به ساده‌لوحی مثلم 99شمارهٔ ۴۸۸: خود کرد به لطف اگرچه اول رامم 100شمارهٔ ۴۸۹: هرچند نواسنج قدیم چمنم 101شمارهٔ ۴۹۰: گفتی که لب آلوده به می چند کنم 102شمارهٔ ۴۹۱: از خوف، گهی خاطر خود ریش کنم 103شمارهٔ ۴۹۲: از حق، طلب دل حق‌اندیش کنم 104شمارهٔ ۴۹۳: خواهم ز گذشته‌ها روایت نکنم 105شمارهٔ ۴۹۴: قدسی هوس کام‌پرستی نکنم 106شمارهٔ ۴۹۵: هر روز، سرشک چشم طوفان‌زایم 107شمارهٔ ۴۹۶: قدسی من و بخت اگرچه توام بودیم 108شمارهٔ ۴۹۷: دل پیش تو ای دلبر کاشی داریم 109شمارهٔ ۴۹۸: تا یار شدی به رغم من با دشمن 110شمارهٔ ۴۹۹: الفاظ لباس است و معانی چو بدن 111شمارهٔ ۵۰۰: تا راز دلت ز دل نیاید به زبان 112شمارهٔ ۵۰۱: در باب وجودت ای خداوند جهان 113شمارهٔ ۵۰۲: تا هست به جا دایره کون و مکان 114شمارهٔ ۵۰۳: بی راهبری که سوزدش بهر تو جان 115شمارهٔ ۵۰۴: هرچند که رحمت است کار رحمان 116شمارهٔ ۵۰۵: جایی که بود پای محبت به میان 117شمارهٔ ۵۰۶: بی‌واسطه در مجلس ابنای زمان 118شمارهٔ ۵۰۷: زنهار مرو به گله خاموشان 119شمارهٔ ۵۰۸: شاهنشهی است خدمت درویشان 120شمارهٔ ۵۰۹: عقل آمد و دل در اضطراب است همان 121شمارهٔ ۵۱۰: ای باخبر از حقیقت کون و مکان 122شمارهٔ ۵۱۱: آن صفحه که بایدش سراپا شستن 123شمارهٔ ۵۱۲: تا کی دنبال نفس سرکش رفتن 124شمارهٔ ۵۱۳: ای نفس، بس است این همه عصیان‌کردن 125شمارهٔ ۵۱۴: تا کی سخن معرفت انشا کردن 126شمارهٔ ۵۱۵: آزرده چو خاطرت ز با ما بودن 127شمارهٔ ۵۱۶: در عشق تو دل به شرم خواهد بودن 128شمارهٔ ۵۱۷: از نامه رسی پیش، چه خواهد بودن 129شمارهٔ ۵۱۸: دلگیر مشو ز شهر یا ده بودن 130شمارهٔ ۵۱۹: چون غنچه خراب گردم از خندیدن 131شمارهٔ ۵۲۰: از کس نبود کدورتم در باطن 132شمارهٔ ۵۲۱: ای نفس، به بندگی سری پیدا کن 133شمارهٔ ۵۲۲: از عشق حقیقی، اثری پیدا کن 134شمارهٔ ۵۲۳: چون باد بگرد و گلشنی پیدا کن 135شمارهٔ ۵۲۴: از خلق جهان، کناره‌ای ساز وطن 136شمارهٔ ۵۲۵: شد شهره شهر باده‌پیمایی من 137شمارهٔ ۵۲۶: گر عارض دلبرم بود گندم‌گون 138شمارهٔ ۵۲۷: از دل نرود آه غم‌آلود برون 139شمارهٔ ۵۲۸: هرچند جهد برق حوادث ز کمین 140شمارهٔ ۵۲۹: باشد ز تو دوست‌تر به تو چرخ برین 141شمارهٔ ۵۳۰: زلفی شده قید من، نه زنجیرست این 142شمارهٔ ۵۳۱: هر فعل که از تو در شمارست، ببین 143شمارهٔ ۵۳۲: عمری ز پی دوست نمودم تک و دو 144شمارهٔ ۵۳۳: اوراد من است داستان غم تو 145شمارهٔ ۵۳۴: زاهد، تا چند زرق و خودکامی تو 146شمارهٔ ۵۳۵: در بزم شهود، ذکر می‌گویی تو 147شمارهٔ ۵۳۶: گر دلشده‌ای، جان غم‌اندوزت کو 148شمارهٔ ۵۳۷: در بزم جهان، شمع شب‌افروزی کو 149شمارهٔ ۵۳۸: ای عمر به رفتن چه شتاب است بگو 150شمارهٔ ۵۳۹: ای بی‌جگر، آواز کمانم مشنو 151شمارهٔ ۵۴۰: بر ماه کنم گر ز سر شوق، نگاه 152شمارهٔ ۵۴۱: قدسی تا کی آه کشم از دل، آه 153شمارهٔ ۵۴۲: بی‌برگان را به صد هنر، بی زر و جا ...154شمارهٔ ۵۴۳: مشتاق جمال را چه بیگاه و چه گاه 155شمارهٔ ۵۴۴: کرد از ره راست چون رسولت آگاه 156شمارهٔ ۵۴۵: جز گفت و شنود زینت هوش مخواه 157شمارهٔ ۵۴۶: در دهر ز هر انجمنی خلوت به 158شمارهٔ ۵۴۷: دل از سر کوی یار برخاسته به 159شمارهٔ ۵۴۸: هر ذره غمت ز عالمی شادی به 160شمارهٔ ۵۴۹: با مردم روزگار، کم‌جوشی به 161شمارهٔ ۵۵۰: آن کز پی عارفان دین برگشته 162شمارهٔ ۵۵۱: چون مهرش اگر بود سپر در پنجه 163شمارهٔ ۵۵۲: آوازه من به هند و روم افتاده 164شمارهٔ ۵۵۳: بر روی تو چرخ دست رد ننهاده 165شمارهٔ ۵۵۴: حیرت، تپش از جام خرابم برده 166شمارهٔ ۵۵۵: هستی چمن جان و چمن در پرده 167شمارهٔ ۵۵۶: عشقت که به شعله راه پروانه زده 168شمارهٔ ۵۵۷: عشقت ره دیوانه و فرزانه زده 169شمارهٔ ۵۵۸: کی دل شود از هوای خود شرمنده 170شمارهٔ ۵۵۹: فریاد ز دست صبر نافرموده 171شمارهٔ ۵۶۰: ای همچو خرد در همه فن سنجیده 172شمارهٔ ۵۶۱: در غربتم استخوان چو نی نالیده 173شمارهٔ ۵۶۲: در عشق، چه دل‌هاست کباب از شعله 174شمارهٔ ۵۶۳: هرگز نشدم جرعه‌کش از جام گله 175شمارهٔ ۵۶۴: از خلق جهان، چه نیک و بد، یک قلمه 176شمارهٔ ۵۶۵: ای ذکر تو مقصود ز گفتار همه 177شمارهٔ ۵۶۶: شادم به دل خراب در ویرانه 178شمارهٔ ۵۶۷: دیوانه رهد ز رنج در ویرانه 179شمارهٔ ۵۶۸: از گردش و سیر فلک حادثه‌زای 180شمارهٔ ۵۶۹: ای تازه نهال سایه‌پرور بازآی 181شمارهٔ ۵۷۰: ای مرکز نه سپهر اعظم بازآی 182شمارهٔ ۵۷۱: همت طلبی، به تربت مجنون آی 183شمارهٔ ۵۷۲: ای جان و جهان، جهان و جان همه‌ای 184شمارهٔ ۵۷۳: ای عشق، حیات جاودان همه‌ای 185شمارهٔ ۵۷۴: ای دوست چرا در دل دیوانه نه ای 186شمارهٔ ۵۷۵: عشق آن تو شد، تواش کجا می‌طلبی 187شمارهٔ ۵۷۶: هرگز نشدم کام‌ور از مطلوبی 188شمارهٔ ۵۷۷: ای آن که کمر به جستن حق بستی 189شمارهٔ ۵۷۸: بگذار حدیث جزو و کل در مستی 190شمارهٔ ۵۷۹: ای عشق جدا ز وصل یارم کشتی 191شمارهٔ ۵۸۰: رنجورم و خسته‌دل، طبیبان مددی 192شمارهٔ ۵۸۱: از دوری خود، بی پر و بالم کردی 193شمارهٔ ۵۸۲: خشنود به مژده وصالم کردی 194شمارهٔ ۵۸۳: ناصح به نصیحت چه پی ما گردی 195شمارهٔ ۵۸۴: خواهی که معزز و مکرم گردی 196شمارهٔ ۵۸۵: بد نیز مباش اگر نه خود به گردی 197شمارهٔ ۵۸۶: چون باصره در عشق مجازی ماندی 198شمارهٔ ۵۸۷: گر زان که خرد بیخودی افزا بودی 199شمارهٔ ۵۸۸: گر دونان را دست عطا می‌بودی 200شمارهٔ ۵۸۹: ای دل، ستم و جفای مردم دیدی 201شمارهٔ ۵۹۰: با آن که خبر ز حال زارم داری 202شمارهٔ ۵۹۱: ای غم نتوان گرفت هر دم یاری 203شمارهٔ ۵۹۲: گر شعر نگویم نه ز شعرم عاری 204شمارهٔ ۵۹۳: از عالم اگر عمل نیاید باری 205شمارهٔ ۵۹۴: از عشق بگو مقاله‌ای گر داری 206شمارهٔ ۵۹۵: در دست، ز صلح کل پشیزی داری 207شمارهٔ ۵۹۶: ای عشق، چه بر سرم ز افسون آری 208شمارهٔ ۵۹۷: این ره که تو سر کرده‌ای از مغروری 209شمارهٔ ۵۹۸: پُر پیش فتاده‌ای، قفایی نخوری 210شمارهٔ ۵۹۹: خواهم که به دل، چو عشق، مسکن گیری 211شمارهٔ ۶۰۰: هرچند نباشد خبرت از رازی 212شمارهٔ ۶۰۱: ای عشق، تو ما را به جهان می‌ارزی 213شمارهٔ ۶۰۲: شمعی تو، ولی ز انجمن پرهیزی 214شمارهٔ ۶۰۳: تجرید گزین تا به نوایی برسی 215شمارهٔ ۶۰۴: بر آسایش، مدار ننهاد کسی 216شمارهٔ ۶۰۵: خرسند بود چند به نام از تو کسی 217شمارهٔ ۶۰۶: نی عزت و اعتبار ماند به کسی 218شمارهٔ ۶۰۷: در وحدت ذات، گفته گوهرپاشی 219شمارهٔ ۶۰۸: گر از یاری، مدام از خود باشی 220شمارهٔ ۶۰۹: ای جان چه شود که مونس تن باشی 221شمارهٔ ۶۱۰: در پرده به هر دل آشنا می‌باشی 222شمارهٔ ۶۱۱: بی شعله، چو باده خود به خود می‌جو ...223شمارهٔ ۶۱۲: یابی چو ز اهل فضل، شخصی عاصی 224شمارهٔ ۶۱۳: محروم ز وصل یار بودن تا کی 225شمارهٔ ۶۱۴: در ملک وجود، خوار بودن تا کی 226شمارهٔ ۶۱۵: روزن متعددست و مهتاب یکی 227شمارهٔ ۶۱۶: از مردم حال، اهل حال است یکی 228شمارهٔ ۶۱۷: بی‌فیضان را چه باک از بی‌برگی 229شمارهٔ ۶۱۸: عاشق نشود هلاک از بی‌برگی 230شمارهٔ ۶۱۹: گر بتوانی، به نفس خود کن جدلی 231شمارهٔ ۶۲۰: آن رند که در مثل ندارد بدلی 232شمارهٔ ۶۲۱: از عشق که نیست در جهانش بدلی 233شمارهٔ ۶۲۲: آن کز ازلش آمده فطرت عالی 234شمارهٔ ۶۲۳: بی فیض ازل رتبه نگردد عالی 235شمارهٔ ۶۲۴: بی ساغر عیش، مردم از بی‌حالی 236شمارهٔ ۶۲۵: آنها که خرید عشقشان از خامی 237شمارهٔ ۶۲۶: زین هستی موهوم، جدا باش دمی 238شمارهٔ ۶۲۷: سوز جگرم نمی‌برد درمانی 239شمارهٔ ۶۲۸: حیرت‌زده را چه غم ز سرگردانی 240شمارهٔ ۶۲۹: در شعر شوی گر انوری را ثانی 241شمارهٔ ۶۳۰: خوش در پی عقل و هوش افراختنی 242شمارهٔ ۶۳۱: رمزی‌ست حدیث عشق، دریافتنی 243شمارهٔ ۶۳۲: شد نغمه، وبال از فغانم بر نی 244شمارهٔ ۶۳۳: در بام شریعتی، دگر پر نزنی 245شمارهٔ ۶۳۴: ای دل، می تجرید تمنا نکنی 246شمارهٔ ۶۳۵: با فقر و فنا، چون فقرا سر چه کنی 247شمارهٔ ۶۳۶: ای پنجه‌قوی شکار لاغر چه کنی 248شمارهٔ ۶۳۷: تقریر ز حالی که نداری چه کنی 249شمارهٔ ۶۳۸: هر نیک و بدی که می‌کنی، می‌بینی 250شمارهٔ ۶۳۹: هر نقش که بر سپهر اعلا بینی 251شمارهٔ ۶۴۰: زنهار به فکر خواهش از جا نروی 252شمارهٔ ۶۴۱: گاهی نخود سبزی هر دیگ شوی 253شمارهٔ ۶۴۲: گر سوخته آتش بی دود شوی 254شمارهٔ ۶۴۳: تا کی مشغول عالم خاک شوی 255شمارهٔ ۶۴۴: گیرم ز مقربان درگاه شوی 256شمارهٔ ۶۴۵: با حرص و هوا، کی بود روزبهی 257شمارهٔ ۶۴۶: هرچند که دارد آسمان مهر و مهی 258شمارهٔ ۶۴۷: از کس نبود هراس در تنهایی 259شمارهٔ ۶۴۸: ای قد تو سرو چمن دلجویی 260شمارهٔ ۶۴۹: با رستم گُرد اگر هماورد تویی 261شمارهٔ ۶۵۰: در خانقه کون و مکان پیر تویی 262شمارهٔ ۶۵۱: ای پیرو کاملان عرفان که تویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ