به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قدسی مشهدی

قدسی مشهدیرباعی هاشمارهٔ ۵۴۳: مشتاق جمال را چه بیگاه و چه گاه

1440عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مشتاق جمال را چه بیگاه و چه گاه
پیوسته بود بر مژه، چون شمع، نگاه
بشتاب که از خیال رویت دارم
یک چشم به نظاره و یک چشم به راه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۴۲: بی‌برگان را به صد هنر، بی زر و جا ...2شمارهٔ ۵۴۳: مشتاق جمال را چه بیگاه و چه گاه 3شمارهٔ ۵۴۴: کرد از ره راست چون رسولت آگاه 4شمارهٔ ۵۴۵: جز گفت و شنود زینت هوش مخواه 5شمارهٔ ۵۴۶: در دهر ز هر انجمنی خلوت به 6شمارهٔ ۵۴۷: دل از سر کوی یار برخاسته به 7شمارهٔ ۵۴۸: هر ذره غمت ز عالمی شادی به 8شمارهٔ ۵۴۹: با مردم روزگار، کم‌جوشی به 9شمارهٔ ۵۵۰: آن کز پی عارفان دین برگشته 10شمارهٔ ۵۵۱: چون مهرش اگر بود سپر در پنجه 11شمارهٔ ۵۵۲: آوازه من به هند و روم افتاده 12شمارهٔ ۵۵۳: بر روی تو چرخ دست رد ننهاده 13شمارهٔ ۵۵۴: حیرت، تپش از جام خرابم برده 14شمارهٔ ۵۵۵: هستی چمن جان و چمن در پرده 15شمارهٔ ۵۵۶: عشقت که به شعله راه پروانه زده 16شمارهٔ ۵۵۷: عشقت ره دیوانه و فرزانه زده 17شمارهٔ ۵۵۸: کی دل شود از هوای خود شرمنده 18شمارهٔ ۵۵۹: فریاد ز دست صبر نافرموده 19شمارهٔ ۵۶۰: ای همچو خرد در همه فن سنجیده 20شمارهٔ ۵۶۱: در غربتم استخوان چو نی نالیده 21شمارهٔ ۵۶۲: در عشق، چه دل‌هاست کباب از شعله 22شمارهٔ ۵۶۳: هرگز نشدم جرعه‌کش از جام گله 23شمارهٔ ۵۶۴: از خلق جهان، چه نیک و بد، یک قلمه 24شمارهٔ ۵۶۵: ای ذکر تو مقصود ز گفتار همه 25شمارهٔ ۵۶۶: شادم به دل خراب در ویرانه 26شمارهٔ ۵۶۷: دیوانه رهد ز رنج در ویرانه 27شمارهٔ ۵۶۸: از گردش و سیر فلک حادثه‌زای 28شمارهٔ ۵۶۹: ای تازه نهال سایه‌پرور بازآی 29شمارهٔ ۵۷۰: ای مرکز نه سپهر اعظم بازآی 30شمارهٔ ۵۷۱: همت طلبی، به تربت مجنون آی 31شمارهٔ ۵۷۲: ای جان و جهان، جهان و جان همه‌ای 32شمارهٔ ۵۷۳: ای عشق، حیات جاودان همه‌ای 33شمارهٔ ۵۷۴: ای دوست چرا در دل دیوانه نه ای 34شمارهٔ ۵۷۵: عشق آن تو شد، تواش کجا می‌طلبی 35شمارهٔ ۵۷۶: هرگز نشدم کام‌ور از مطلوبی 36شمارهٔ ۵۷۷: ای آن که کمر به جستن حق بستی 37شمارهٔ ۵۷۸: بگذار حدیث جزو و کل در مستی 38شمارهٔ ۵۷۹: ای عشق جدا ز وصل یارم کشتی 39شمارهٔ ۵۸۰: رنجورم و خسته‌دل، طبیبان مددی 40شمارهٔ ۵۸۱: از دوری خود، بی پر و بالم کردی 41شمارهٔ ۵۸۲: خشنود به مژده وصالم کردی 42شمارهٔ ۵۸۳: ناصح به نصیحت چه پی ما گردی 43شمارهٔ ۵۸۴: خواهی که معزز و مکرم گردی 44شمارهٔ ۵۸۵: بد نیز مباش اگر نه خود به گردی 45شمارهٔ ۵۸۶: چون باصره در عشق مجازی ماندی 46شمارهٔ ۵۸۷: گر زان که خرد بیخودی افزا بودی 47شمارهٔ ۵۸۸: گر دونان را دست عطا می‌بودی 48شمارهٔ ۵۸۹: ای دل، ستم و جفای مردم دیدی 49شمارهٔ ۵۹۰: با آن که خبر ز حال زارم داری 50شمارهٔ ۵۹۱: ای غم نتوان گرفت هر دم یاری 51شمارهٔ ۵۹۲: گر شعر نگویم نه ز شعرم عاری 52شمارهٔ ۵۹۳: از عالم اگر عمل نیاید باری 53شمارهٔ ۵۹۴: از عشق بگو مقاله‌ای گر داری 54شمارهٔ ۵۹۵: در دست، ز صلح کل پشیزی داری 55شمارهٔ ۵۹۶: ای عشق، چه بر سرم ز افسون آری 56شمارهٔ ۵۹۷: این ره که تو سر کرده‌ای از مغروری 57شمارهٔ ۵۹۸: پُر پیش فتاده‌ای، قفایی نخوری 58شمارهٔ ۵۹۹: خواهم که به دل، چو عشق، مسکن گیری 59شمارهٔ ۶۰۰: هرچند نباشد خبرت از رازی 60شمارهٔ ۶۰۱: ای عشق، تو ما را به جهان می‌ارزی 61شمارهٔ ۶۰۲: شمعی تو، ولی ز انجمن پرهیزی 62شمارهٔ ۶۰۳: تجرید گزین تا به نوایی برسی 63شمارهٔ ۶۰۴: بر آسایش، مدار ننهاد کسی 64شمارهٔ ۶۰۵: خرسند بود چند به نام از تو کسی 65شمارهٔ ۶۰۶: نی عزت و اعتبار ماند به کسی 66شمارهٔ ۶۰۷: در وحدت ذات، گفته گوهرپاشی 67شمارهٔ ۶۰۸: گر از یاری، مدام از خود باشی 68شمارهٔ ۶۰۹: ای جان چه شود که مونس تن باشی 69شمارهٔ ۶۱۰: در پرده به هر دل آشنا می‌باشی 70شمارهٔ ۶۱۱: بی شعله، چو باده خود به خود می‌جو ...71شمارهٔ ۶۱۲: یابی چو ز اهل فضل، شخصی عاصی 72شمارهٔ ۶۱۳: محروم ز وصل یار بودن تا کی 73شمارهٔ ۶۱۴: در ملک وجود، خوار بودن تا کی 74شمارهٔ ۶۱۵: روزن متعددست و مهتاب یکی 75شمارهٔ ۶۱۶: از مردم حال، اهل حال است یکی 76شمارهٔ ۶۱۷: بی‌فیضان را چه باک از بی‌برگی 77شمارهٔ ۶۱۸: عاشق نشود هلاک از بی‌برگی 78شمارهٔ ۶۱۹: گر بتوانی، به نفس خود کن جدلی 79شمارهٔ ۶۲۰: آن رند که در مثل ندارد بدلی 80شمارهٔ ۶۲۱: از عشق که نیست در جهانش بدلی 81شمارهٔ ۶۲۲: آن کز ازلش آمده فطرت عالی 82شمارهٔ ۶۲۳: بی فیض ازل رتبه نگردد عالی 83شمارهٔ ۶۲۴: بی ساغر عیش، مردم از بی‌حالی 84شمارهٔ ۶۲۵: آنها که خرید عشقشان از خامی 85شمارهٔ ۶۲۶: زین هستی موهوم، جدا باش دمی 86شمارهٔ ۶۲۷: سوز جگرم نمی‌برد درمانی 87شمارهٔ ۶۲۸: حیرت‌زده را چه غم ز سرگردانی 88شمارهٔ ۶۲۹: در شعر شوی گر انوری را ثانی 89شمارهٔ ۶۳۰: خوش در پی عقل و هوش افراختنی 90شمارهٔ ۶۳۱: رمزی‌ست حدیث عشق، دریافتنی 91شمارهٔ ۶۳۲: شد نغمه، وبال از فغانم بر نی 92شمارهٔ ۶۳۳: در بام شریعتی، دگر پر نزنی 93شمارهٔ ۶۳۴: ای دل، می تجرید تمنا نکنی 94شمارهٔ ۶۳۵: با فقر و فنا، چون فقرا سر چه کنی 95شمارهٔ ۶۳۶: ای پنجه‌قوی شکار لاغر چه کنی 96شمارهٔ ۶۳۷: تقریر ز حالی که نداری چه کنی 97شمارهٔ ۶۳۸: هر نیک و بدی که می‌کنی، می‌بینی 98شمارهٔ ۶۳۹: هر نقش که بر سپهر اعلا بینی 99شمارهٔ ۶۴۰: زنهار به فکر خواهش از جا نروی 100شمارهٔ ۶۴۱: گاهی نخود سبزی هر دیگ شوی 101شمارهٔ ۶۴۲: گر سوخته آتش بی دود شوی 102شمارهٔ ۶۴۳: تا کی مشغول عالم خاک شوی 103شمارهٔ ۶۴۴: گیرم ز مقربان درگاه شوی 104شمارهٔ ۶۴۵: با حرص و هوا، کی بود روزبهی 105شمارهٔ ۶۴۶: هرچند که دارد آسمان مهر و مهی 106شمارهٔ ۶۴۷: از کس نبود هراس در تنهایی 107شمارهٔ ۶۴۸: ای قد تو سرو چمن دلجویی 108شمارهٔ ۶۴۹: با رستم گُرد اگر هماورد تویی 109شمارهٔ ۶۵۰: در خانقه کون و مکان پیر تویی 110شمارهٔ ۶۵۱: ای پیرو کاملان عرفان که تویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ