کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سپهر قدرا! شوق رهی بخدمت تو
    چو لطف شامل تو از قیاس بیرو نست
    ز دست هجر تو هر شب فغان سینة من
    چو پای همّت تو بر فراز گردونست
    گذشت در نظرم عکس نوک خامة تو
    از ین سبب مژه ام بر زر درّ مکنونست
    بسی معالجت شوق کرده ام هر بار
    و لیک هرگز از این سان نبود کاکنونست
    برین صفت که من از فرقت تو رنجورم
    شفای جان من از طلعت همایونست
    ز روی صورت اگر چه ز حضرتت دورم
    ضمیر پاک تو داند که حال من چونست
    بدان خدای که از فیض ابر قدرت او
    سر بهاران سبزست و چهره گلگونست
    که شوق خادم داعی همی به خدمت تو
    از آنچه بود یکی صد هزار افزونست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha