هر آن سعادت کاندر ضمیر افلاکست
نثار حضرت عالیّ مجد دینی باد
بزرگ و سرور و مخدوم و منعم و سیّد
که هم کریم نهادست و هم کریم نژاد
زنور نسبت او نقش مهر برخواند
بروز ابر و شب تیره کور مادر زاد
دعا و خدمت خادم قبول فرماید
گهی ز جستن برق و گهی ز جستن باد
لواعج شعف من بدان خجسته لقا
از آن گذشت که در نامه شرح شاید داد
غم فراقت ارچند می خورم پیوست
به انتظام آموزش همیشه هستم شاد
دمی ز ذکر معالیّ او نیم خالی
ندانم او ز من خسته هیچ آرد یاد
ز دست هجر بجان آمدم ،طریق وصال
خدای عزّوجل عن قریب سهل کناد