کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای که از عدل تو هر مظلومی
    داد بیدادگر آسان بستد
    قابض تو که به تهدید و وعید
    ارتفاع همه سیچان بستد
    آب دهقانان یکباره ببرد
    وز همه برزگران نان بستد
    پخته و خام به مردم نگذاشت
    حقّ و باطل همه یکسان بستد
    چون جو و کاه صحرا برداشت
    باقی از خانه گروگان بستد
    بیل و دلو و رسن و پشماگند
    با جوال و جل و پالان بستد
    کلهاز فرق یتیمان بربود
    پیرهن از تن عریان بستد
    هر چه بد بستداز آن درویشان
    تا طلاق زن ایشان بستد
    بود منصف تر ازین نامعلوم
    لشکر غزلکه خراسان بستد
    ملک الموت بد آن قابض تو
    که ز بس غصّه مراجان بتد
    قدری جو که حوالت کردی
    بنداد آن و دو چندان بستد
    بود فرمان تو بروی به دو جو
    این یکی چون بنداد آن بستد
    آنچه گفتی که بده آن بنداد
    و آنچه گفتی تو که مستان بستد
    باسطی را بکمار ای خواجه
    که جو از قابض نتوان بستد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha