کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صدرا اگر چه تو ز من آزاد و فارغی
    داری خبر که بنده ام و بنده زاده ام
    افتاده بر گرفتن، از اقسام سروریست
    برگیر پس مرا که بدین سان فتاده ام
    یکباره در مبند درِ لطف و مردمی
    کاخر دهان به مدح تو روزی گشاده ام
    بغنود مرغ و ماهی و نغنود چشم من
    شبها که من عرایس مدح تو زاده ام
    چون صبح اگر چه آتش پایم، فسرده ام
    چون سایه آن زمان که سوارم پیاده ام
    انکار حرمتم نکنند ارچه بیگناه
    خونم همی خورند، مگر جام باده ام
    شیر نر از زبونی بز بود پیش من
    و اکنون اسیر حیلت روباه ماده ام
    فرزین شاه بودم بر عرصة مراد
    و امروز از تراجع دولت پیاده ام
    از بیم آنکه شادی دشمن فزون شود
    بر عجز خویش نام قناعت نهاده ام
    از تو جفا به نرخ عنایت همی خرم
    وین اصل زیر کیست،نگویی که ساده ام
    عزل و عمل چو از تو بود هر دو منصب است
    لیکن بیا ببین که کجا ایستاده ام
    شش ماه از برای رعیّت به روز و شب
    بیگار کرده ام من و مرسوم داده ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha