کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای صاحبی که از نفحات شمایلت
    پر خنده اندرون چو گل نو شکفته ام
    در پوست همچو غنچه نمی گنجم از نشاط
    تا مهر تو درین دل خونین نهفته ام
    هر شام تا به صبح به الماس طبع تیز
    این کرده ام که گوهر مدح تو سفته ام
    خلقت بدست باد صبا از جهان لطف
    هر دم هزارنافه فرستاد سفته ام
    از خاک پای تست که در دیده می کشم
    این باد احتشام که در سر گرفته ام
    بر اعتماد دولت بیدار صاحبی
    در کنج انزوا به فراغت بخفته ام
    دل بر گرفته ام ز بد و نیک روزگار
    تا پرده های راز فلک بر کشفته ام
    از گنبد دماغ به جاروب انقباض
    خاشاک آز و گرد فضولی برفته ام
    در چشم خلق اگر چه حقیرم چو ماه نو
    روشندل و تمام چو ماه در هفته ام
    بر طاق چون نهاده ام اطماع بیهده
    من بی نوا چه در خور سرهنگ جفته ام؟
    جز ذکر خیر صاحب عادل چه کرده ام؟
    الّا دعای دولت سلطان چه گفته ام؟
    ورچند این حدیث نه بر جاهمی رود
    معذور دار خواجه که از جا برفته ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha