کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیشوای علما خسرو دانشمندان
    ای که بر اهل معانی بسزا پادشهی
    لشکر فقر شود منهزم از ساحت دهر
    چون کند خیل سخا از سر کلکت سیهی
    آتشین شعله برآید به سر آب حیات
    هردم از غیرت خاکی که برو پای نهی
    هفت گردون را در حلقۀ درست دیدم
    جای بر گردن هم کرده ز بی جایگهی
    قصّۀ غصّۀ بی آبی من اصغا کن
    مگرم روی دهد از کرمت روز بهی
    اندرین شدّت گرما که بینداخت سپر
    تیغ سبزه ز که از کوکبۀ تیر مهی
    آب نایاب چنان شد که همی بر لب جوی
    دستها جز به تیّمم نکشد سر و سهی
    دایۀ ابر چو شیرش ندهد، طفل نبات
    چه کند گر نکند گونۀ رخسار گهی؟
    همه اقسام بدی تعبیه در بی آبیست
    سبب اینست که آبی را خوانند بهی
    زابر کفّار تو در یوزة آبست مرا
    به کم از آب خود از دست رهی کی برهی؟
    گر چه در خدمت جاه تو مرا آبی نیست
    دارم آن چشم که آب آرد با روی رهی
    بادم لطف تو هر لحظه امیدم گوید
    رایگان از کف من گر همه بادی نجهی
    کشتکی دارم چون کشتی ارباب هنر
    مانده بر خشک و بدو روی نهاده تبهی
    کآب خواهم ز تو خواهم که چو بحری پر دل
    نه از اینها که چو چاهند همه چشم تهی
    کشت من تشنه و من گرسنه ترسم فردا
    ندهد نانم ار امروز تو ابش ندهی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha