کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای رتبت تو ورای مقدار
    وی همّت تو ستاره آثار
    مدح تو فزون ز کنه فکرت
    قدر تو برون ز حدّ گفتار
    دست تو نگون چو بخت دشمن
    بخت تو چو چشم خصم بیدار
    فرّاش قدر ز بهر قدرت
    نه خیمۀ چرخ کرده طیّار
    قدر تو چو آتش آسمان سای
    قهر تو چو خاک آدمی خوار
    در دست هنر ز خلق تو گل
    در پای ستم ز کلک تو خار
    چشم سر من تویی بتحقیق
    ورنه ز چه یی چنین گهر بار؟
    با لطف توام عتابکی هست
    موزون، نه به حدّ رنج و آزار
    صد دینارم خطی نوشتی
    پیرارو، نبود از تو بسیار
    من خام طمع خیال بستم
    کان را کرمت کند به ادرار
    یک سال به هر دری دویدم
    نگرفت کسش بهیچ بر کار
    بازش به قلم دوباره کردی
    زان هم نگشود نیم دینار
    باز آوردم به خدمت اینک
    امسال چنان که پار و پیرار
    گر دادنیست زر بفرمای
    ور نیست دوپاره کن بیکبار
    بر هیچکسم مکن حوالت
    هم خود به خودیّ خویش بگزار
    اینجا سخنی دگر بماندست
    وان بر کرم تو نیست دشوار
    هر چند که برمنست تقصیر
    مرسوم سه ساله یاد می دار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha