کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در نگر در صدر دیوان و ببین
    خواجگان نو که صف پیوسته اند
    سر بسر بازاریان مختلف
    جمع گشته جمله در یک رسته اند
    دست خلقی تا قلم بگشاده اند
    چون در دکّان خود در بسته اند
    نیک سر تیزند در راه ستم
    گر چه در راه کرم آهسته اند
    در خور بالش نیند امّا هنوز
    از پی هم بستری شایسته اند
    موی را نازرده اند الحق جز آنک
    از زنخدان خودش بگسسته اند
    نی خطا گفتم جوانانی همه
    شتاهد و شایسته و بایسته اند
    راست پنداری عروسان نوند
    بس که چست و شاهد و بر رسته اند
    چهره هاشان در قبای سرخ و سبز
    همچو گل باغنچه در یک دسته اند
    رونق صدر ایالت باقیست
    تا نگویی رونقش بشکسته اند
    خواجگان کردن اربر خواستند
    خواجگان گردران بنشسته اند
    مرهمی ده ای خدا کز ظلمشان
    اهل شهر و روستا دلخسته اند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha