کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر سال عمر من به سر آید روا بود

    اندی که سال عیش همیشه به جا بود

    پایان عاشقی نه پدیدست تا ابد

    پس سال و ماه و وقت در او از کجا بود

    ای وای و حسرتا که اگر عشق یک نفس

    در سال و ماه عمر ز جانم جدا بود

    ای آمده به طمع وصال نگار خویش

    نشنیده‌ای که عشق برای بلا بود

    پروانهٔ ضعیف کند جان فدای شمع

    تا پیش شمع یک نظرش را سنا بود

    دیدار وی همان بود و سوختن همان

    گویی فنای وی همه اندر بقا بود

    آن را که زندگیش به عشق‌ست مرگ نیست

    هرگز گمان مبر که مر او را فنا بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha