کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا عشقت بنامیزد بدانسان پرورید ای جان

    که با یاد تو در دوزخ توانم آرمید ای جان

    نترسم زاتشین مفرش که با عشق تو ای مهوش

    مرا صد بار دید آتش که روی اندر کشید ای جان

    ز عشقت شکر دارم من که لاغر کردم از وی تن

    که دی زان لاغری دشمن مرا با تو ندید ای جان

    نبردی دل ز کس هرگز که خود دلهای ما از تو

    چو بویی یافت از عشقت ز شادی بر پرید ای جان

    چو خوابست آتش هجرت که هر دیده کشید ای بت

    چو آبست آتش عشقت که هر تن را رسید ای جان

    دلم در چاکری عشقت کمر بستست تو گویی

    که ایزد جز پی عشقت مرا خود نافرید ای جان

    ازین یک نوع دلشادم که با عشق تو همزادم

    که تا این دیده بگشادم دلم عشقت گزید ای جان

    چو با عشق بتان زاید سنایی کی چنین گوید

    مرا ناگاه عشق تو بر آتش خوابنید ای جان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha