کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای نموده عاشقی بر زلف و چاک پیرهن

    عاشقی آری ولیکن بر مراد خویشتن

    تا ترا در دل چو قارون گنجها باشد ز آز

    چند گویی از اویس و چند گویی از قرن

    در دیار تو نتابد ز آسمان هرگز سهیل

    گر همی باید سهیلت قصد کن سوی یمن

    از مراد خویش برخیز ار مریدی عشق را

    در یمن ساکن نگردی تا که باشی در ختن

    آز را گشتن دگر آن آرزو دیدن دگر

    هر دو با هم کرد نتوان یا وثن شو یا شمن

    بی جمال یوسف و بی سوز یعقوب از گزاف

    توتیایی ناید از هر باد و از هر پیرهن

    باده با فرعون خوری از جام عشق موسوی

    با علی در بیعت آیی زهر پاشی بر حسن

    پای این میدان نداری جامهٔ مردان مپوش

    برگ بی‌برگی نداری لاف درویشی مزن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha