کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای وصل تو دستگیر مهجوران

    هجر تو فزود عبرت دوران

    هنگام صبوح و تو چنین غافل

    حقا که نه‌ای بتا ز معذوران

    گر فوت شود همی نماز از تو

    بندیش به دل بسوز رنجوران

    برخیز و بیار آنچه زو گردد

    چون توبهٔ من خمار مخموران

    فریاد ز دست آن گران جانان

    بی عافیه زاهدان و بی‌نوران

    از طلعتها چو روی عفریتان

    از سبلتها چو نیش زنبوران

    گویند بکوش تا به مستوری

    در شهر شوی چو ما ز مشهوران

    نزدیکی ما طلب کن ای مسکین

    تا روز قضا نباشی از دوران

    لا والله اگر من این کنم هرگز

    بیزارم از جزای ماجوران

    معلوم شما نیست ز نادانی

    ای زمرهٔ زاهدان مغروران

    آنجا که مصیر ما بود فردا

    بی‌رنج دهند مزد مزدوران

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha