به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
غریبیم چون حسنت ای خوش پسر
یکی از سر لطف بر ما نگر
سفر داد ما را چو تو تحفهای
زهی ما بر تو غلام سفر
نظرمان مباد از خدای ار به تو
جز از روی پاکیست ما را نظر
دل تنگ ما معدن عشق تست
که هم خردی و هم عزیزی چو زر
هنوز از نهالت نرستهست گل
هنوز از درختت نپختست بر
ببندد به عشق تو حورا میان
گشاید ز رشگ تو جوزا کمر
نباشد کم از ناف آهو به بوی
کرا عشق زلف تو سوزد جگر
نگارا ز دشنام چون شکرت
که دارد ز گلبرگ سوری گذر
عجب نیست گر ما قوی دل شدیم
که این خاصیت هست در نیشکر
بینداز چندان که خواهی تو تیر
که ما ساختیم از دل و جان سپر
تو بر ما به نادانی و کودکی
چو متواریان کردهای رهگذر
بدین اتفاقی که ما را فتاد
مکن راز ما پیش یاران سمر
مدر پردهٔ ما که در عشق تو
شدست این سنایی ز پرده به در
که از روی نسبت نیاید نکو
پدر پردهدار و پسر پردهدر
دل و جان و عقل سناییت را
ربودی بدان غمزهٔ دل شکر
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.