کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در زلف تو دادند نگارا خبر دل

    معذورم اگر آمده‌ام بر اثر دل

    یا دل بر من باز فرست ای بت مه رو

    یا راه مرا باز نما تو به بر دل

    نی نی که اگر نیست ترا هیچ سر ما

    ما بی تو نداریم دل خویش و سر دل

    چندین سر اندیشه و تیمار که دارد

    تا گه جگر یار خورد گه جگر دل

    بی عشق تو دل را خطری نیست بر ما

    هر چند که صعب ست نگارا خطر دل

    تا دل کم عشق تو در بست به شادی

    بستیم به جان بر غم عشقت کمر دل

    چاک زد جان پدر دست صبا دامن گل

    خیز تا هر دو خرامیم به پیرامن گل

    تیره شد ابر چو زلفین تو بر چهرهٔ رخ

    تا بیاراست چو روی تو رخ روشن گل

    همه شب فاخته تا روز همی گرید زار

    ز غم گل چو من از عشق تو ای خرمن گل

    زان که گل بندهٔ آن روی خوش خرم تست

    در هوای رخ تو دست من و دامن گل

    گل برون کرد سر از شاخ به دل بردن خلق

    تا بسی جلوه گری کرد هوا بر تن گل

    تا گل عارض تو دید فرو ریخت ز شرم

    با گل عارض تو راست نیاید فن گل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha