کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون تو نمودی جمال عشق بتان شد هوس

    رو که ازین دلبران کار تو داری و بس

    با رخ تو کیست عقل جز که یکی بلفضول

    با لب تو کیست جان جز که یکی بلهوس

    کفر معطل نمود زلفت و دین حکیم

    نان موذن ببرد رویت و آب عسس

    با رخ و با زلف تو در سر بازار عشق

    فتنه به میدان درست عافیت اندر حرس

    روی تو از دل ببرد منزلت و قدر ناز

    موی تو از جان ببرد توش و توان و هوس

    جزع تو بر هم گسست بر همه مردان زره

    لعل تو در هم شکست بر همه مرغان قفس

    در بر تو با سماع بی خطران چون نجیب

    بر در تو با خروش بی خبران چون جرس

    دایهٔ تو حسن نست میبردت چپ و راست

    سایهٔ تو عشق ماست میدودت پیش و پس

    هستی دریای حسن از پی او همچنان

    نعل پی تست در تاج سر تست خس

    کرد مرا همچو صبح روی چو خورشید تو

    تا همه بی جان زنم در ره عشقت نفس

    تا به هم آورد سر آن خط چون مورچه

    بر همه چیزی نشست عشق تو همچون مگس

    جان همه عاشقان بر لب تو تعبیه‌ست

    ای همه با تو همه بی‌لب تو هیچکس

    انس سنایی بسست خاک سر کوی تو

    نور رخ مصطفا بس بود انس انس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha