کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اقتدا بر عاشقان کن گر دلیلت هست درد

    ور نداری درد گرد مذهب رندان مگرد

    ناشده بی عقل و جان و دل درین ره کی شوی

    محرم درگاه عشقی با بت و زنار گرد

    هر که شد مشتاق او یکبارگی آواره شد

    هر که شد جویای او در جان و دل منزل نکرد

    مرد باید پاکباز و درد باید مرد سوز

    کان نگارین روی عاشق می نخواهد کرد مرد

    خاکپای خادمان درگه معشوق شو

    بوسه را بر خاک ده چون عاشقان از بهر درد

    هر کرا سودای وصل آن صنم در سر فتاد

    اندرین ره سر هم آخر در سر این کار کرد

    ای سنایی رنگ و بویی اندرین ره بیش نیست

    اندرین ره رو همی چون رنگ و بو خواهند کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha