به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
نور تا کیست که آن پردهٔ روی تو بود
مشک خود کیست که آن بندهٔ موی تو بود
ز آفتابم عجب آید که کند دعوی نور
در سرایی که درو تابش روی تو بود
در ترازوی قیامت ز پی سختن نور
صد من عرش کم از نیم تسوی تو بود
راه پر جان شود آن جای که گام تو بود
گوش پر در شود آنجا که گلوی تو بود
هر که او روی تو بیند ز پی خدمت تو
هم به روی تو که پشتش چو به روی تو بود
از تو با رنگ گل و بوی گلابیم از آنک
خوی احمد بود آنجا که خوی تو بود
دیدهٔ حور بر آن خاک همی رشک برد
که بر آن نقش ز لعل سر کوی تو بود
کافهٔ خلق همه پیش رخت سجده برد
حور یا روح که باشد که کفوی تو بود
قبلهٔ جایست همه سوی تو چون کعبه از آن
قبلهٔ جان سنایی همه سوی تو بود
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.