کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تجلیگه خود کرد خدا دیده ما را
    درین دیده در آئید و ببنید خدا را
    خدا در دل سودا زدگانست بجوئید
    مجوئید زمین را و مپوئید سما را
    گدایان در فقر و فنائیم و گرفتیم
    بپاداش سر و افسر سلطان بقا را
    خیالات و هواهای بد خود نپسندیم
    بخندیم خیالات و ببندیم هوی را
    جم عرش بساطیم و سلیمان اولوالامر
    هوا گر نشود بنده نشانیم هوا را
    بلا را بپرستیم و برحمت بگزینیم
    اگر دوست پسندید پسندیم بلا را
    طبیبان خدائیم و بهر درد دوائیم
    بجائیکه بود درد فرستیم دوا را
    ببندید در مرگ وز مردن مگریزید
    که ما باز نمودیم در دار شفا را
    گدایان سلوکیم و شهنشاه ملوکیم
    شهنشاه کند سلطنت فقر گدا را
    گذشت از سر سلطانی و شد بنده درویش
    شه ار دید فر مملکت فقر و فنا را
    بهل بار گل از دوش که بر دل نبود بار
    اسیر زن و فرزند و عبید من و ما را
    حجاب رخ مقصود من و ما و شمائید
    شمائید ببینید من و ما و شما را
    صفا را نتوان دید که در خانه فقرست
    درین خانه بیائید و ببینید صفا را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha