کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یار برداشت ز رخ پرده برای دل من
    برد از من دل و بنشست بجای دل من
    نتوان گفت زمینست و سما خلوت دوست
    خلوت سلطنت اوست سرای دل من
    دل من بارگه سلطنت فقر و فناست
    آسمانست و زمینست گدای دل من
    عشق با آنکه هوای من و آب من ازوست
    تربیت یافته از آب و هوای دل من
    پنجه حسن که معمار بنای ابدیست
    کرد از آب و گل عشق بنای دل من
    ایکه از غرب افق میطلبی کرد اشراق
    آفتاب ازل از شرق سمای دل من
    دل من کشتی نوحست بدریای فنا
    ناخدای دل کشتیست خدای دل من
    دید ناهار نحیف هستم و بیمار و ضعیف
    حق غذای دل من گشت و دوای دل من
    برخ زرد من آن نرگس بیمار گشود
    یار بگشود در دار شفای دل من
    سایه افکند کسای دل من بر ملکوت
    جبرئیلست ز اصحاب کسای دل من
    دل مرا بس برو ای دنیی بی صبر و ثبات
    نگرفتست تعلق بتو رای دل من
    دل من جوی اگر طالب نوری که هباست
    آفتاب فلک از نور و ضیای دل من
    در مکانیست کزو نیست برون کون و مکان
    که سر کون و مکان باد فدای دل من
    نرسیدند بسر منزل مقصود صفا
    مگر آن قوم که رفتند بپای دل من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha