کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کسی که بنده عشقست جاه را چه کند
    مقیم خلوت خورشید ماه را چه کند
    نشسته بر سر خاکست و چرخ زیر قدم
    گدای میکده اورنگ شاه را چه کند
    کشد سر ار فکند عرش سایه بر سر او
    سر برهنه ز هستی کلاه را چه کند
    هزار بادیه گو بیش باش راه طلب
    رسیده است بمقصود راه را چه کند
    شئون بیحد ذاتست حد ذاتی دل
    رسوم مدرسه و خانقاه را چه کند
    ز کس پناه نجوید گدای دولت فقر
    پناه سلطنتست او پناه را چه کند
    امیر مملکت بارگاه فقر و فناست
    فقیر مملکت و بارگاه را چه کند
    پناه میبرم از دست زلف دوست بدوست
    جز آنکه داد دهد دادخواه را چه کند
    گرفت بی مدد غیر یار پست و بلند
    شکوه شاه حقیقت سپاه را چه کند
    گناه عیب بود شاه عیب پوش صفا
    بغیر آنکه بپوشد گناه را چه کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha