کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان و دل و دین و رگ و پوست عشق
    در همه شیا بتکاپوست عشق
    تخم بدل کاشته بی حاصلان
    غافل ازین نکته که خودروست عشق
    هر دو یکی باشد یا عشق اوست
    در سر سودازده یا اوست عشق
    عشق بود بحر خدائی گهر
    یا که خدا قلزم و لولوست عشق
    یا که نه لولوست نه دریای ژرف
    ژرف چو او بینی هر دوست عشق
    کرد بنیروی دو عالم شکار
    برتر ازین هر دو بنیروست عشق
    شیر فلک را شکند در مصاف
    شیر غضبناک بی آهوست عشق
    خواهی اگر خویش بسنجی بکار
    سنگ گران کن گه ترازوست عشق
    زو دل و بازوت ندارد گریز
    نیروی دل قوت بازوست عشق
    کوه گرانست میان مرا
    بسته بزنجیر مگر موست عشق
    بر فلک ار پشت نماید دوتاست
    پشت ندارد همگی روست عشق
    خالق این پنج دریچه حواس
    خالق این گنبد نه توست عشق
    کوی بکو در عقب او متاز
    بر سر هر برزن و هر کوست عشق
    گر تو بچوگان خدائی زنی
    در گذر عرصه دل گوست عشق
    زمزمه خلوت سر صفا
    همهمه ساحت مینوست عشق

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha