کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رسید دست من از عشق دل بدولت دوست
    که این خرابه بی حد و وصف خانه اوست
    بران بدم که نگنجم بپوست در غم مغز
    غم تو آمد و ما را نه مغز ماند و نه پوست
    بباغ دل بهوای طلوع طلعت یار
    مکار تخم ارادت که این گل خود روست
    بساحلی تو چه دانی غم مرا که ز درد
    کنار حسرت دریا و چشم غیرت جوست
    شکوه میکده عشق بین که مست خدای
    نظاره سر جمشید میکند که سبوست
    نضارت گل میخانه و مل مینا
    نظیر آب حیاتست و روضه مینوست
    خبر ز حال دل ای بی خبر ز حال مگیر
    که پای بند سر آن دو زلف غالیه بوست
    ز من مپرس بدان تاب زلف بین که از آن
    پدید حال دل دردمند موی بموست
    گسسته رشته پیمان و سوزن مژه اش
    هزار چاک بدل می زند چه جای رفوست
    حکایت من و او در فضای قدس فنا
    همان مقدمه شاهباز با تیهوست
    شهود و غیب و قوی و نزار و پست و بلند
    چو غیر جلوه او نیست هر چه هست نکوست
    بلند و پست تمام وجود پای زدم
    نشان پای بتم لا اله الا هوست
    ببین بفر صفا کش فضای کون و مکان
    تمام زیر پر مرغ نطق نادره گوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha