کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گویند روی یار بکس آشکار نیست
    در چشم من که هیچ بجز روی یار نیست
    گویند در بهار دمد گل ولی مرا
    گلهاست در نظر که یکی در بهار نیست
    خارست و گل بهر چمن و سینه مراست
    گلهای دسته دسته که در دست خار نیست
    ویرانه پیکری که نباشد خراب درد
    بیچاره سینه ئی که بعشقش دچار نیست
    حشمت نگر که خیمه زنگاری فلک
    جز بر ستون فقر و فنا استوار نیست
    گر دل نبود دایره کن فکان نبود
    بر غیر نقطه دائره ئی را مدار نیست
    صبحست و نو بهار و بجام نگار می
    بیدار شو که نوبت خواب و خمار نیست
    ابرست در ترشح و بادست مشک بیز
    دیوانه است هر که ز می هوشیار نیست
    بی بوس و بی کنار بود یار یار من
    در سینه است حاجب بوس و کنار نیست
    در سینه است و در سر و در دیده است و دل
    جائی که نیست نیست گه انتظار نیست
    از شش جهه گرفته سر راه سیر ما
    ما را ز دست عشق تو پای فرار نیست
    از رفرف عروج مقامات سیر دل
    مغزی پیاده است که بر می سوار نیست
    بر عرش وحدتست بتحقیق اهل سیر
    سر صفا که بسته این هفت و چار نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha