کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا که طوطی شکر فشان گلشن قدس

    چو پیش بلبل نطق اوفتد پر اندازد

    عروس این تتق سبز زرنگار ز شرم

    چو بکر فکر مرا دید زیور اندازد

    فریب و ریو ز سودائیان بیمایه

    بدان رسید که سود و زیان بر اندازد

    ولی مهابت ان افضل زمین و زمان

    که منشی فلکش زیر پا سر اندازد

    غیاث دولت و ملت که بحر خاطر او

    گه تلاطم امواج گوهر اندازد

    فلک شود همه تن آفتاب اگر رایش

    بلطف سایه بر این سبز منظر اندازد

    چنان ببست زبانشان که پیش کس پس ازین

    که راست زهره که رمزی از آن در اندازد

    همیشه تا دم باد خزان چو اهل کرم

    بروی خاک پر از شاخها زر اندازد

    مباد حاسد جاهت جز آنچنان که ز جزع

    فراز صفحه زر گوهر تر اندازد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha