کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز آستانه جاه و جلال خسرو عهد

    که هست پایه قدرش بر اوج علیین

    خجسته حضرت شاهنشه زمین و زمان

    که تا زمان بود او باد شهریار زمین

    سپهر مهر فتوت جهان و جان کرم

    چراغ دوده آدم نظام دولت و دین

    پناه ملت حق سایه اله که هست

    چو آفتاب سپهرش جهان بزیر نگین

    بچشم خشم نظر بر زمانه گر فکند

    شود گسسته ز هم رشته شهور و سنین

    منم که تا کمر بندگی او بستم

    کلاه جاه بر افراشتم بچرخ برین

    بالتفات چنین خسرو جوانبختی

    که چرخ پیر ندیدش بهیچ قرن قرین

    مرا اگر چه امور معاش منتظم است

    ولی زبان سعادت همی کند تلقین

    که آرزوی دل از بندگی شاه بخواه

    که گر چه حال تو نیکست هم شود به ازین

    ولیک با کرم او سؤال حاجت نیست

    ز آفتاب نخواهند نور اهل یقین

    همیشه بر سر میدان کامرانی باد

    ز بهر مرکب او سرخ خنگ چرخ بزین

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha