کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر تمتع ترا ز نقره و زر
    اینقدر بس که قابض آنی
    یک سخن بیغرض ز من بشنو
    غم خود خور که سخت نادانی
    چه نهی سیم و زر بدشواری
    تا خورد دشمنت بآسانی
    گر مراد از زرت وجود زرست
    فرض کردم که سر بسر کانی
    چون ز گنج خودت نصیبی نیست
    تو مر آن گنج را نگهبانی
    بشنو این نکته را ز ابن یمین
    که ترا هست مشفق جانی
    سیم آن به که رغم دشمن را
    در ره دوستان بر افشانی
    مال تو داد دشمنت بدهد
    گر تو زو داد دوست نستانی
    شمع جمع انگهی توانی شد
    کافکنی سیم در پریشانی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha