کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیشتر زین روزگاری داشتم الحق چنانک
    بود حالم و بالم از وی با رفاغ و با فراغ
    از پی عشرت براغ اندر مزارع داشتم
    وز برای عیش بودم کاخها در صحن باغ
    با حریفان موافق عمر میبردم بسر
    در تماشا و تفرج گه بباغ و گه براغ
    ز انقلاب روزگار چون زغن نر ماده طبع
    این زمانم بر کلوخ ملک بنشیند کلاغ
    بود چون باز سفیدم پیش از اینکسوت حریر
    در سیه پیکر گلیمی میروم اکنون چو زاغ
    از برای قوت دل گر بخواری بایدم
    صندل و سندل نیابم غیر چوب ارس و تاغ
    پیش از این یارستمی در روز شمع افروختن
    اینزمان شب می نیارم کرد روغن در چراغ
    بودم امیدی که روزی اینشب حبلی من
    دولتی زاید خود او هم شد ببخت من ستاغ
    بر مثال اسب دزدیده که تا نتوان شناخت
    روزگارم هر زمان داغی نهد بالای داغ
    از دل پر سوز و چشم اشگبار خویشتن
    گه در آتش چون سمندر گه در آبم همچو ماغ
    منکه چون عیسی نیارم بی خری رفتن براه
    هر زمانی دیگرم گیرد چو اسب یام الاغ
    رشته صبرم که بودش قوت حبل المتین
    اختلاف روزگار از ضعف کردش چون کماغ
    ای نسیم صبحدم ابن یمین آمد بجان
    لطف کن احوال او را در گه خلوت بلاغ
    عرضه کن بر شاه گیتی و تدارک بر تو نیست
    خود نباشد هیچ واجب بر رسول الا بلاغ
    سایه حق آنکه اسبش را چو خنک آسمان
    از مه نو زین و از خورشید میزیبد جناغ
    در دماغ من نگنجد جز باو بردن نیاز
    تا بود در سر دماغم باشد اینم در دماغ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha