کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برهان دین و حجت اسلام خواجه نصر

    ای منظر تو مظهر الطاف کردگار

    وی آنکه خاکپای ترا شاه اختران

    زیبد که تاج سر کند از بهر افتخار

    من بنده در مدایح سلطان معز دین

    گفتم قصیده ئی خوش و مطبوع و آبدار

    اول بر آستان تواش عرضه داشتم

    بردی بر آسمانش ز تحسین بیشمار

    و آخر نگشت خاطر تو ملتفت بد آنک

    شعرم بفر مدحت شه یابد اشتهار

    زینرو چو زر ناسره در دست من بماند

    هر چند بود پاکتر از در شاهوار

    آری بهر کجا که روم حرفه الادب

    باشد مرا ملازم و همراه و یار غار

    ور نیست حرفه الادب آخر ز بهر چیست

    کین بنده را ز صدمت احداث روزگار

    پیوسته با عنایت چون تو مر بیئی

    چون خال و زلف سیمبرانست حال و کار

    شعر مرا که عرصه عالم فرو گرفت

    مانند صیت معدلت شاه کامکار

    حقا که در جناب افاضل مآب تو

    دارم طمع که بهتر ازین باشد اعتبار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha