کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر بعیب انقلاب روزگار بی ثبات
    میکشد ابن یمین از آشنائی سرزنش
    مشفقی فرزانه ئی باید زهر تهمت بری
    تا بگوش جان فرو خواند به پیغام از منش
    کز صروف روزگار ایمن بود هر سفله طبع
    رنج دل باشد نصیب مردم والامنش
    عقل کاراگاه داند کز خطر خیزد خطر
    وین قضا بر لوح دلها از قلم شد منقش
    شهره افاق گردد هر شجاع مفتخم
    در خمول ذکر ماند هر جبان مرتعش
    درجهان وقتی رواج زر همی آید پدید
    کاندراتش بارها پالایدش زرگر زغش
    سکه نتواند تصرف کردن اندر سیم و زر
    تا ز پولادش نگردد چهره اول منخدش
    کر که باور می ندارد بی ثباتی جهان
    از برای او بائین مثل گویند غش
    و انکه چون ابن یمین از کار دهر آگاه نیست
    گو ببین احوال خوارزم از پی سلطان تکش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha