کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای مست ماه روی تو استاره و گردون خوش

    رویت خوش و مویت خوش و آن دیگرت بیرون خوش

    هرگز ندیدست آسمان هرگز نبوده در جهان

    مانند تو لیلی جان مانند من مجنون خوش

    باور کند خود عاقلی در ظلمت آب و گلی

    مانند تو موسی دلی مانند من هارون خوش

    ای قطب این هفت آسیا هم کان زر هم کیمیا

    ای عیسی دوران بیا بر ما بخوان افسون خوش

    چون گوهری ناسفته‌ام فارغ ز خام و پخته‌ام

    در سایه‌ات خوش خفته‌ام سرمست از آن افیون خوش

    از نغمه تو ذره‌ها گر رقص آرد چه عجب

    نک طور موسی از وله رقصان در آن هامون خوش

    ای دل برای دلخوشی زر و هنر چون می‌کشی

    دیدی تو از زر و هنر بی‌خسف یک قارون خوش

    باشد به صورت خوش نما راه خوشی بسته شده

    چون زهر مار کوهیی بنهفته در معجون خوش

    یا همچو گور کافران پرمحنت و زخم گران

    پیچیده بیرون گور را در اطلس و اکسون خوش

    زان گوش همچون جیم تو زان چشم همچو صاد تو

    زان قامت همچون الف زان ابروی چون نون خوش

    شاگرد لوح جان شدم زین حرف‌ها خط خوان شدم

    کشتی و کشتی بان شدم اندر چنین جیحون خوش

    ایوان کجا ماند مرا با منجنیق کبریا

    میزان کجا ماند مرا در عشقت ای موزون خوش

    ای مایه صد بی‌هشی دی از طریق سرکشی

    گفتی مرا چونی خوشی در حیرت بی‌چون خوش

    هر ناخوشی را در قود عدل رخت گردن بزد

    کان ناخوشی‌ها خورده بد در غیبت تو خون خوش

    ای شمس تبریزی تویی کاندر جلالت صدتویی

    جان منست آن ماهیی در وی چو تو ذاالنون خوش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha