کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای مونس و غمگسار عاشق

    وی چشم و چراغ و یار عاشق

    ای داروی فربهی و صحت

    از بهر تن نزار عاشق

    ای رحمت و پادشاهی تو

    بربوده دل و قرار عاشق

    ای کرده خیال را رسولی

    در واسطه یادگار عاشق

    آن را که به خویش بار ندهی

    کی بیند کار و بار عاشق

    از جذب و کشیدن تو باشد

    آن ناله زار زار عاشق

    تعلیم و اشارت تو باشد

    آن حیله گری و کار عاشق

    از راه نمودن تو باشد

    آن رفتن راهوار عاشق

    ای بند تو دلگشای عاشق

    وی پند تو گوشوار عاشق

    دیرست که خواب شب نمانده است

    در دیده شرمسار عاشق

    دیرست که اشتها برفتست

    از معده لقمه خوار عاشق

    دیرست که زعفران برستست

    از چهره لاله زار عاشق

    دیرست کز آب‌های دیده

    دریا کردی کنار عاشق

    زین‌ها چه زیانش چون تو باشی

    چاره گر و غمگسار عاشق

    صد گنج فروشیش به دانگی

    وان دانگ کنی نثار عاشق

    ای لاف ابیت عند ربی

    آرایش و افتخار عاشق

    لو لاک لما خلقت الافلاک

    نه چرخ به اختیار عاشق

    بس کن که عنایتش بسنده است

    برهان و سخن گزار عاشق

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha