کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تو را سعادت بادا در آن جمال و جلال

    هزار عاشق اگر مرد خون مات حلال

    به یک دمم بفروزی به یک دمم بکشی

    چو آتشیم به پیش تو ای لطیف خصال

    دل آب و قالب کوزه‌ست و خوف بر کوزه

    چو آب رفت به اصلش شکسته گیر سفال

    تو را چگونه فریبم چه در جوال کنم

    که اصل مکر تویی و چراغ هر محتال

    تو در جوال نگنجی و دام را بدری

    که دیده است که شیری رود درون جوال

    نه گربه‌ای که روی در جوال و بسته شوی

    که شیر پیش تو بر ریگ می‌زند دنبال

    هزار صورت زیبا بروید از دل و جان

    چو ابر عشق تو بارید در بی‌امثال

    مثال آنک ببارد ز آسمان باران

    چو قبه قبه شود جوی و حوض و آب زلال

    چه قبه قبه کز آن قبه‌ها برون آیند

    گل و بنفشه و نسرین و سنبل چو هلال

    بگویمت که از این‌ها کیان برون آیند

    شنودم از تکشان بانگ ژغرغ خلخال

    ردای احمد مرسل بگیر ای عاشق

    صلای عشق شنو هر دم از روان بلال

    بهل مرا که بگوییم عجایبت ای عشق

    دری گشایم در غیب خلق را ز مقال

    همه چو کوس و چو طبلیم دل تهی پیشت

    برآوریم فغان چون زنی تو زخم دوال

    چگونه طبل نپرد بپر کرمنا

    که باشدش چو تو سلطان زننده و طبال

    خود آفتاب جهانی تو شمس تبریزی

    ولی مدام نه آن شمس کو رسد به زوال

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha