مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف س تا ل
غزل شمارهٔ ۱۳۰۷: ای مونس و غمگسار عاشق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای مونس و غمگسار عاشق وی چشم و چراغ و یار عاشق ای داروی فربهی و صحت از بهر تن نزار عاشق ای رحمت و پادشاهی تو بربوده دل و قرار عاشق ای کرده خیال را رسولی در واسطه یادگار عاشق آن را که به خویش بار ندهی کی بیند کار و بار عاشق از جذب و کشیدن تو باشد آن ناله زار زار عاشق تعلیم و اشارت تو باشد آن حیله گری و کار عاشق از راه نمودن تو باشد آن رفتن راهوار عاشق ای بند تو دلگشای عاشق وی پند تو گوشوار عاشق دیرست که خواب شب نمانده است در دیده شرمسار عاشق دیرست که اشتها برفتست از معده لقمه خوار عاشق دیرست که زعفران برستست از چهره لاله زار عاشق دیرست کز آب های دیده دریا کردی کنار عاشق زین ها چه زیانش چون تو باشی چاره گر و غمگسار عاشق صد گنج فروشیش به دانگی وان دانگ کنی نثار عاشق ای لاف ابیت عند ربی آرایش و افتخار عاشق لو لاک لما خلقت الافلاک نه چرخ به اختیار عاشق بس کن که عنایتش بسنده است برهان و سخن گزار عاشق مولانا بلخی