کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر لب او شکند نرخ شکر می‌رسدش

    ور رخش طعنه زند بر گل تر می‌رسدش

    گر فلک سجده برد بر در او می‌سزدش

    ور ستاند گرو از قرص قمر می‌رسدش

    ور شه عقل که عالم همگی چاکر اوست

    جهت خدمت او بست کمر می‌رسدش

    شاه خورشید که بر زنگی شب تیغ کشید

    گر پی هیبتش افکند سپر می‌رسدش

    گر عطارد ز پی دایره و نقطه او

    همچو پرگار دوانست به سر می‌رسدش

    آن جمالی که فرشته نبود محرم او

    گر ندارد سر دیدار بشر می‌رسدش

    کار و بار ملکانی که زبردست شدند

    نکند ور بکند زیر و زبر می‌رسدش

    می‌شمردم من از این نوع شنودم ز فلک

    که از این‌ها بگذر چیز دگر می‌رسدش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha