به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ما دو سه مست خلوتی جمع شدیم این طرف
چون شتران رو به رو پوز نهاده در علف
هر طرفی همیرسد مست و خراب جوق جوق
چون شتران مست لب سست فکنده کرده کف
خوش بخورید کاشتران ره نبرند سوی ما
زانک بوادی اندرند ما سر کوه بر شرف
گر چه درازگردناند تا سر کوه کی رسند
ور چه که عف عفی کنند غم نخوریم ما ز عف
بحر اگر شود جهان کشتی نوح اندریم
کشتی نوح کی بود سخره آفت و تلف
جمله جهان پرست غم در پی منصب و درم
ما خوش و نوش و محترم مست خرف در این کنف
کان زمردیم ما آفت چشم مار غم
آنک اسیر غم بود حصه اوست وااسف
مطرب عارفان بیا مست شدند عارفان
زود بگو رباعیی پیش درآ بگیر دف
باد به بیشه درفکن بر سر هر درخت زن
تا که شوند سرفشان شاخ درخت صف به صف
ابله اگر زنخ زند تو ره عشق گم مکن
عشق حیات جان بود مرده بود دگر حرف
چون غزلی به سر بری مدحت شمس دین بگو
از تبریز یاد کن کوری خصم ناخلف
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.