کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنک جانش داده‌ای آن را مکش

    ور ندادی نقش بی‌جان را مکش

    آن دو زلف کافر خود را بگو

    کای یگانه اهل ایمان را مکش

    آفتابا روی خود جلوه مکن

    چند روزی ماه تابان را مکش

    چون تو سیمرغی به قاف ذوالجلال

    بازگرد و جمله مرغان را مکش

    در میان خون هر مسکین مرو

    جز قباد و شاه خاقان را مکش

    گر مرا دربان عشقت بار داد

    از سر غیرت تو دربان را مکش

    گر فضولم من که مهمان توام

    شرط نبود هیچ مهمان را مکش

    مست میدانم ز می‌دانم خراب

    شیشه مشکن مست میدان را مکش

    شمس تبریزی تویی سلطان من

    بازگشتم باز سلطان را مکش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha